عملیات ترور شیرین ابوعاقله خبرنگار الجزیره در اراضی اشغالی فلسطین شرایط کنترلی شدید و محدود کننده برای عدم انعکاس جنایت اعدام میدانی ابوعاقله حین انجام فعالیت رسانهای خود توسط نیروهای اشغالگر را نمایان ساخت. در این حادثه تک تیرانداز قسمت زیر گوش، مقتول را هدف قرار داد که کلاهخود آن را پوشش نمیداد. ویدئوی ثبت شده که توسط شبکه الجزیره پخش شد تیراندازی علیه خبرنگاران را مورد تاکید قرار داده که به صورت مستقیم و عمدی انجام شده است. همچنانکه شذا حنایشه یکی از خبرنگاران حاضر در صحنه و شاهد جنایت قتل میدانی ابوعاقله نیز چنین روایتی از حادثه دارد. علی السمودی کارگردان شبکه الجزیره که همراه شیرین ابوعاقله و مشغول پوشش خبری حمله نیروهای اشغالگر به اردوگاه جنین در کرانه باختری اشغالی بوده و خود وی ابتدا از پشت هدف گلوله تک تیراندازان قرار میگیرد نیز چنین روایتی از داستان قتل ابوعاقله دارد.
شرایط ترور شیرین ابوعاقله خبرنگار الجزیره دو سوال اساسی در میان سوالات مختلف دیگر به وجود آورد، سوالاتی در مورد چگونگی سیاست اشغالگران اسرائیلی در تعامل با رسانهها و خبرنگاران که خارج از قوانین و معاهدات بین المللی بوده و هر گونه پاسخگویی در قبال سیاستهای اتخاذی یا مجازات کسانی که علیه خبرنگارن مرتکب قتل و جنایت میشوند را برنمیتابد. این دو سوال اساسی عبارتند از: چرا نیروهای ارتش اسرائیل نسبت به عملیات اعدام میدانی ابوعاقله که در چارچوبهای قانونی مشغول فعالیت خبرنگاری بوده اقدام مینماید؟ و چرا ارتش اشغالگر اسرائیل بر نقض قوانین بین المللی حقوق بشری که از خبرنگاران در برابر هر گونه تهاجم عمدی حمایت میکند اصرار دارد؟
برای پاسخ به این دو سوال که در جریان اعدام میدانی ابوعاقله – و خبرنگارانی که پیش از این در حال انجام وظیفه حرفهای جان خود را از دست دادند – به وجود آمده تنها بررسی سابقه تعامل اشغالگران اسرائیلی با موسسات و شبکههای رسانهای بین المللی پوشش دهنده امور فلسطین و سیاستهای اشغالگران و همچنین تلاش این رسانهها برای انتقال روایت فلسطینی به مخاطبان در سراسر جهان و نشان دادن اشکال مختلف نقض قوانین علیه ملت فلسطین کافی نیست. برای پاسخ به سوالات ما همچنین به بررسی سیاستهای اشغالگران اسرائیلی در قبال مسئله فلسطین و تمام فعالیتها و اقدامات موثر آنان بر مسیر و سرنوشت این مسئله نیاز داریم. این به ما کمک میکند تا فهم خود از دیدگاه اسرائیلی و تعامل آن با موسسات رسانهای و خبرنگاری فعال در عرصه فلسطین که در مقیاسی وسیعتر از تمام سیاستهای اشغالگران از جمله سیاستهای آنان در قبال رسانهها به طور کلی را افزایش دهیم. همچنانکه فهم سیاستهای اسرائیل در قبال مسئله فلسطین به ما در فهم هر چه بهتر سیاستهای اشغالگران در تعامل با بخشهای مختلف اجتماعی و دیگر عرصهها یاری میرساند. در همین راستا این مقاله بر سه محور تمرکز مینماید که عبارتند از سیاستهای اشغالگران اسرائیلی در تعامل با رسانهها و عملیات ترور خبرنگاران، هدف قرار دادن گفتمان رسانهای شبکه الجزیره و مشکلات حمایت از خبرنگاران غیر نظامی در مناطق درگیری.
سیاست اسرائیل در تعامل با رسانهها
سابقه نقض قوانین و تجاوزات اشغالگران اسرائیلی در هدف قرار دادن خبرنگاران فعال در اراضی فلسطین اشغالی در دو دهه گذشته حاکی از ارتکاب اشکال مختلفی از جنایات و تعرضات علیه آنان است که از جمله آنها میتوان به ضرب و شتم، بازداشت، قتل و بمباران و تخریب ساختمانهای رسانهها اشاره کرد. با وجود تفاوت ظاهری این تجاوزات اما در مجموع حاکی از ویژگی سیاست اسرائیل و رویکرد سازمان یافته آن در تعامل با رسانهها است. با پیگیری شرایط و شواهد ثبت شده در گزارشات مراکز فلسطینی و سازمانهای بین المللی و همچنین وقایع رخ داده در جریان جنگهای متوالی علیه غزه به ویژه جنگ اخیر که اشغالگران در ماه می 2021 علیه غزه آغاز کردند به رویکردی سه وجهی خواهیم رسید که این سیاست بر آن پایه گذاری شده است و آنها عبارتند از تروریسم، وحشت آفرینی و بازدارندگی. اما این محورها چیست؟ و مرزهای متمایز کننده آنها چیست؟
در اینجا هیچ ادله و مدرکی برای رکن اول این سیاستها یعنی «سیاست تروریسم اسرائیل» علیه رسانهها و خبرنگاران فعال در آنها – در چارچوب رویکرد سه گانهای که به آن اشاره کردیم – روشنتر از قتل و اعدام میدانی خبرنگاران و اصحاب رسانه پس از رصد حضور میدانی آنها وجود ندارد. همچنانکه هدف قرار دادن آنها هنگام انجام وظیفه حرفهای که منجر به معلولیت دائمی آنان میشود نیز دلیل دیگری بر این مسئله است. گزارشات سازمانهای فلسطینی و بین المللی سرشار از رصدهای روزانه اَشکال مختلف تروریسم علیه خبرنگاران است که پیش از این هم به آن اشاره شد. نیروهای اشغالگر اسرائیلی از انتفاضه الاقصی در سال 2000 تا امروز 55 خبرنگار فلسطینی را هنگامی که مشغول فعالیت رسانهای خود بودهاند به قتل رساندهاند. تنها در جریان تهاجم اسرائیل به غزه در تابستان 2014 که 50 روز به طول انجامید 16 خبرنگار فلسطینی به قتل رسیدند.
باید به این نکته توجه داشته باشیم که سیاست تروریسم که هدف آن حذف فیزیکی و اعدام دیگران است روشی اختصاصی برای تعامل با رسانهها و جامعه خبرنگاری نبوده و رویکردی نادر در تعامل با این بخش اجتماعی نیست بلکه اصلی اساسی و عنصری محوری برای جوهره سیاست اسرائیل در حمایت از پایههای اشغالگری و تثبیت وطن گزینی است. همین مسئله سیاست تروریسم را به اقدامی سازمان یافته و نهادینه مبدل مینماید که بیانگر رژیمی است که برای نابودی هر چه آن را در تعارض با وجود خود میداند نهایت تلاش را انجام میدهد. این به واقعیت اشغالگری اسرائیل در اراضی فلسطینی اشاره دارد چرا که آنها به طور مداوم به قتل و اعدام میدانی مردان و زنان سالخورده و جوانان و کودکان مبادرت میورزند بدون آنکه هیچ خطری نیروهای اشغالگر را تهدید نماید.
این سیاست توسعه یافته و شامل بخشهای دیگر اجتماعی و برخی عرصهها و فعالیتهای موثر در مسیر مسئله فلسطین میشود که از جمله آنها هدف قرار دادن مستقیم مشارکت کنندگان در تظاهراتهای داخلی و بین المللی برگزار شده در کرانه باختری و نوار غزه است. در این زمینه میتوان به کشته شدن 9 فعال تُرک در عملیات حمله نیروهای اسرائیل به کشتی مرمره اشاره کرد که در ماه می 2010 برای عبور از محاصره غزه تلاش کردند. پیش از این حادثه راشل کوری فعال آمریکایی نیز بر خلاف قوانین در معرض اعدام میدانی قرار گرفته و در ماه مارس 2003 توسط یک بولدوزر زیر گرفته شد. این اتفاق در جریان تلاش وی برای جلوگیری از تخریب خانههای فلسطینیان در شهر رفح در نوار غزه رخ داد.
ایجاد رعب و وحشت به عنوان دومین رکن از رویکرد سه وجهی اسرائیل و تعامل آن با رسانهها محسوب میشود چرا که با تمام ابزارهای خود تلاش میکند تا یک شرایط روانی عمومی میان جامعه خبرنگاری ایجاد نموده تا ترس و نگرانی را میان آنان حکمفرما نماید. اشغالگران برای به وجود آوردن شرایط روانی شکننده و بی ثبات اقدام مینمایند تا از این طریق توانایی خبرنگاران برای پوشش واقعیتها و انجام وظیفه حرفهای آنان را تضعیف و یا نابود کنند. ابزارهایی که سیاست اسرائیل از آنها برای ایجاد چنین شرایط روانی استفاده میکند متعدد است که از جمله آنها میتوان به تعقیب، بازجویی، حبس، بازداشت، حمله به خانه خبرنگاران، مصادره و تخریب املاک و تجهیزات آنان و یا تهدید به تیراندازی و قتل اشاره کرد.
اشغالگران تروریسم و رعب آفرینی میان رسانهها و خبرنگاران فعال در آنها را با رکن سوم که همان بازدارندگی است مورد حمایت قرار می دهند که در این روند میان دو استراتژی تروریسم و وحشت آفرینی با استفاده از اقدامات و برخی ابزارها تجمیع نموده که دارای ویژگیها و نشانههایی اختصاص یافته به اشغالگری اسرائیلی است که در تاریخ اشغالگری خارجی بی سابقه است. شاید مشهورترین نمونه از سیاست بازدارندگی را بتوان در جریان جنگ اسرائیل علیه غزه در ماه می 2021 یافت که نیروهای اشغالگر برجهایی را هدف بمباران قرار دادند که دفاتر نهادهای رسانهای و شبکههای ماهوارهای و بین المللی در آنها قرار داشت. چنانچه گفته شد در این سیاست میان دو رکن تروریسم و رعب آفرینی تجمیع شده تا در اقدامی روشن نهادهای رسانهای را به تسلیم وادارند چنانچه برج الجلاء را در برابر دوربین خبرنگاران جهان ویران کردند. در واقع این حمله روشنترین نمونه برای هدف قرار دادن دفاتر رسانهای بود چرا که در این برج 8 نهاد رسانهای فعالیت داشتند که از جمله آنها دفاتر و استودیوهای شبکه الجزیره و دفتر خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس بوده است. همچنانکه اشغالگران برج الشروق را نیز هدف بمباران خود قرار داده که در آن 6 نهاد رسانهای از جمله رادیو و شبکه ماهوارهای الاقصی و شبکه فلسطین الیوم فعالیت داشتند.
تلاش برای اعدام گفتمان رسانهای الجزیره
اعدام میدانی شیرین ابوعاقله از خبرنگاران الجزیره توسط نیروهای اشغالگر حاکی از دیدگاه این رژیم نسبت به این شبکه است که از حامیان مسئله فلسطین به شمار میرود و گفتمان رسانهای آن با حضور اسرائیل در اراضی فلسطین اشغالی در تعارض بوده و علیه آن تحریک مینماید. اشغالگران اعتقاد دارند این شبکه در حال انتشار گفتمان نفرت آمیز علیه نیروهای اشغالگر است. اسرائیل بارها نسبت به پوشش تحولات جنگهای اسرائیل علیه غزه توسط این شبکه اعتراض داشته و آن را جانبدارانه و در راستای اعلام همبستگی با جنبشهای مقاومتی دانسته و آن را تلاشی برای عوام فریبی نسبت به دروغهای حماس و استفاده این گروه از کودکان به عنوان سپر انسانی اعلام کرده است.
در اینجا نمیتوان به طور کامل تمام انتقادات اسرائیل از شبکه الجزیره و عملکرد آن در اراضی فلسطین اشغالی را بیان کرد اما کاملاً روشن است که سیاست اسرائیل – چنانچه پیش از آن ملاحظه کردیم – یک روند نهادینه و سازماندهی شده در زمینه مدیریت تعامل اشغالگری با رسانهها و خبرنگاران فعال در نهادها و شبکههای رسانهای بین المللی در چارچوب دیدگاه سه وجهی مذکور است. لذا اقدامات جنگی و سیاست اسرائیل علیه رسانهها تنها بر محدود کردن گفتمان رسانهای و انکار واقعیتهای آشکار در نقض قوانین توسط اشغالگران در اراضی اشغالی و فیلترینگ پیامهای رسانهای و دست چین کردن آنچه لازم است برای مخاطب ارسال شود متمرکز نبوده است. علاوه بر موارد ذکر شده سیاست اشغالگران برای قتل شاهدان (تروریسم) و پس از آن ایجاد شرایط رعب و بازدارندگی در بدنه خبرنگاری تلاش میکند تا به اهداف سیاسی و روانی خود دست یافته و از این طریق شرایط را برای پشتیبانی از روایت اسرائیلی و نابود کردن روایتهای دیگر فراهم نموده و فضای رسانهای را برای نشر این روایت پاکسازی کند.
نیروهای اشغالگر اسرائیلی طی حوادث مختلف برای جلوگیری از آزادی عمل گروه الجزیره جهت پوشش تحولات فلسطین تلاش کردهاند چرا که گفتمان این شبکه را بیش از فعالان دیگر این عرصه تاثیر گذار میدانند. اشغالگران تاثیر این گفتمان بر بسیج افکار عمومی عربی و بین المللی را درک کرده به ویژه آنکه محتوای الجزیره در بسیاری از مناسبتها سندی برای پیگیری جنایات اشغالگران و تجاوزات آنان به حقوق شهروندان فلسطینی به شمار میرود. این همان چیزی است که بیانگر چرایی استفاده اشغالگران از روشهای مختلف برای محدود کردن تاثیرگذاری این شبکه است تا در فعالیت خبرنگاران الجزیره مانع تراشی نموده و عملکرد حرفهای آن را مختل نماید، علاوه بر آنکه اشغالگران در پی سلب اعتبار مطبوعاتی از این شبکه و جلوگیری از حضور خبرنگاران آن در کنفرانسها و فعالیتهای دولتی، قطع ابزارهای ارتباطی شبکه با ماهوارهها و جاسوسی از تلفنهای همراه و لپ تاپهای شخصی خبرنگاران برای آگاهی از اطلاعات آنان و مانع تراشی در فعالیتهای رسانهای این افراد هستند. برنامه «ما خفی أعظم» که شبکه الجزیره آن را در دسامبر 2020 پخش کرد به تشریح بخشی از این گونه اقدامات علیه خبرنگاران پرداخت.
حمایت از خبرنگاران در مناطق درگیری و بحران
با وجود تلاشهای بین المللی و ابتکارات ارائه شده توسط نهادها و شبکههای رسانهای برای حمایت از خبرنگاران فعال در مناطق درگیری، بحرانی و جنگی اما همچنان واقعیتها بیانگر آن است که فعالیت حرفهای رسانهای در این گونه مناطق از خطرات بسیار زیادی برخوردار است. اعدام میدانی شیرین ابوعاقله خبرنگار الجزیره یکبار دیگر سوالاتی را در تحریریههای شبکهها و ماهوارههای بین المللی و نهادهای رسانهای در خصوص چگونگی حمایت از خبرنگاران برای فعالیت آزاد رسانهای در مناطق جنگی و بحرانی به وجود آورد تا از این طریق بتوان پوشش خبری معتبر از تحولات میدان درگیری را تضمین کرد.
مشکل در اینجا اسناد و بیانیههای مختلف بین المللی نیست که کشورها را به پایبندی به حقوق خبرنگاران، آزادیها و تامین حق حیات آنان توصیه کرده و بر مسئولیت کشورها برای حمایت از خبرنگاران در برابر نقض قانون و ارائه کمک به آنها تاکید دارد، علاوه بر آنکه پایبندی کشورها به تضمین آزادی در بیان عقیده و تقویت فضای ایمن برای خبرنگاران و مجبور نکردن آنها به رعایت محدودیتهای غیر قانونی و محاکمه عادلانه متجاوزین به حقوق آنان را امری ضروری بر شمرده است. در واقع مشکل آنجایی است که این اسناد و بیانیههای بین المللی ضمانت اجرایی لازم را نداشته تا نقض کنندگان محتوای آنها را تحت تعقیب و مجازات قرار دهد همچنانکه در موارد اعدام میدانی و مستقیم که نیروهای اشغالگر اسرائیلی در حق خبرنگاران مرتکب میشوند چنین مسئلهای قابل مشاهده است. قربانیان سیاست اسرائیل در تعامل با رسانهها متجاوز از 50 خبرنگار فلسطینی بوده – چنانچه پیش از این به آن اشاره شد – اما حتی یک سرباز یا تک تیرانداز اسرائیلی محاکمه نشده است. حتی در این میان شاهد آن هستیم که اسرائیل دائماً توجهیاتی واهی برای جنایات قتل و اعدامهای میدانی خود ارائه کرده و از آنها دفاع میکند. لذا اسناد بین المللی به یک سازوکار اجرایی بین المللی قابل اتکا برای محاکمه مرتکبین این گونه جنایات نیازمند است.
نتیجه
اعدام میدانی شیرین ابوعاقله خبرنگار شبکه الجزیره بر سیاست نیروهای اشغالگر اسرائیلی در تعامل با رسانهها و خبرنگاران فعال در نهادهای رسانهای و شبکههای بین المللی اشاره دارد که با سیاستهای کلی آنان در ایجاد تروریسم، وحشت آفرینی و بازدارندگی در برابر شهروندان فلسطینی ارتباط کامل دارد و این همان رویکرد سه وجهی است که تلاش میکند بر محیط، انسان و روایت فلسطینی تسلط یافته و روایتی دیگر از تحولات را جایگزین آن نماید. بنابراین نیروهای اشغالگر بر ادامه نقض قوانین و تجاوزات خود علیه خبرنگاران تمرکز داشته و برای ایجاد بازدارندگی و یک شرایط روانی دائمی تلاش میکنند که خبرنگاران در آن از قدرت لازم برای سازگاری با تحولات جاری و انعکاس واقعیتهای واضح اشغالگرانه برخوردار نباشد. نیروهای اشغالگر برای آنکه خبرنگاران الجزیره را به نمونهای برای تحقق سیاست بازدارندگی تبدیل کنند به تلاش خود ادامه خواهند داد اما مسیر حرفهای و هویت این شبکه این مسئله را به امری محال مبدل مینماید.