ـ هر کنفرانس منطقه ای یا بین المللی عموما با هدف همسو کردن اراده ها و سیاست های جهانی و منطقه ای برای تمرکز در جهت تحقق یک غایت مشترک برگزار می شود و در این میان کنفرانس آتی صلح که محل برگزاری آن شهر مسکو خواهد بود، با هدف تحقق صلح در خاورمیانه یا حداقل پیشبرد روند صلح برگزار خواهد شد همان صلحی که امروز شدیدا نیازمند فعال سازی است.
ـ اگر واقعا هدف برقراری صلح در خاورمیانه باشد، میزبان منطقا باید از تمامی طرف های ذیربط در مناقشه اعراب و اسرائیل را برای شرکت در این کنفرانس دعوت به عمل آورد و در این میان نباید هیچ کدام از گروه های سیاسی ذیربط که نقش مستقیم در این مناقشه دارند، حذف شوند که از جمله آنها می توان به گروه های فعالی همچون حماس و حزب الله اشاره کرد که دولت نیستند ( Non State Actops ). روسیه به خوبی می داند که بدون حضور حماس نمی تواند به راه حل مناسبی برای مناقشه اعراب و اسرائیل دست یابد ؛ زیرا این جنبش نماینده طیف اکثریت ملت فلسطین است و از سوی دیگر، حماس خود طرفی تلقی می شود که برای یافتن راه حل باید از آن کمک گرفت و هرگز نباید آن را به عنوان یک مشکل به شمار آورد. ضمنا مسکو تنها طرف بین المللی است که حماس را به عنوان یک واقعیت و قدرت حقیقی در فلسطین به شمار می رود.
ـ ارکان و اصول برگزاری کنفرانس مسکو و نیز نتایج آن باید متفاوت از کنفرانس آناپلیس باشد که این امر می طلبد تا مسکو هرگز نقش پاک کنی را ادا نکند که هدف نهایی آن حذف بندهای اساسی طرح صلح اعراب باشد ؛ زیرا عرب ها موضع واحدی در خصوص این طرح دارند. ضرورت وجود تفاوت میان این دو کنفرانس به خاطر آن است تا شرکت کنندگان در لایه های هزارتوی بازی سیاسی رژیم صهیونیستی گم نشوند و دوباره وقت کشی صورت نگیرد یعنی اینکه باید طرف قانون شکن معادله را در تنگنا قرار داد.
ـ امروز وضعیت خاورمیانه و فرآیند سیاسی مربوط به حل مناقشه اعراب و اسرائیل ـ خواسته یا ناخواسته ـ شبیه وضعیتی است که پیش از جنگ اکتبر 1973 حاکم بود و در آن مصر و سوریه به عنوان محورهای سیاسی جهان عرب بودند. پیامدهای حوادث کنونی آن هم در سایه حضور یک دولت تندرو و افراطی در اراضی اشغالی، خاورمیانه را به سمت هر گزینه ای به جز صلح می کشاند.
ـ کنفرانس مسکو آخرین فرصت برای برقراری صلح است ؛ زیرا صرف نظر از اینکه بعد از کنفرانس مذکور جنگی اتفاق بیافتد یا صلحی برقرار شود، انتظار می رود که کنفرانس مسکو با شاخص های سیاسی، امنیتی و نظامی جدید همراه باشد و به همین منظور، شاید روسیه در مسیر ایجاد یک دورنمای سیاسی بین المللی جدید بکوشد که هدف آن سازش سیاسی طرف های متخاصم در خاورمیانه باشد یعنی اینکه یک جبهه تقریبا همسوی جهانی با حضور روسیه، اروپا، آمریکا و دیگر طرف ها تشکیل دهد و پر واضح است که این امر باعث نگرانی رژیم تروریست صهیونیستی شده که از ائتلاف تندروهایی همچون نتانیاهو ـ لیبرمن ـ باراک ـ یشای تشکیل گشته است. در حال حاضر دولت صهیونیستی در محافل سیاسی، امنیتی و نظامی خود سخت مشغول بحث در خصوص کنفرانس مسکو می باشد.
ـ مسکو باید به تمامی طرف های ذیربط در مناقشه اعراب و اسرائیل این نکته را تاکید کند که کنفرانس بر اساس پذیرش راهکار ایجاد دو کشور بنیان نهاده شده است و در این میان، بنا بر مراجع بین المللی مربوط به مسئله فلسطین گذارده می شود که اساس آن، زمین در مقابل صلح می باشد نه صلح در مقابل صلح یا قسمتی از زمین در مقابل صلح.
باید بیانیه اختتامیه کنفرانس مسکو در خود یک برنامه مشخصی را در زمینه ماموریت ها، وظایف و مسئولیت های طرف های مختلف برای به نتیجه رسیدن روند صلح جای دهد ؛ البته این برنامه باید کاملا شفاف باشد تا اینکه مبادا این بار نیز رهبران رژیم عبری در وضعیتی وارد مسکو شوند که در اذهان خود داستان پروژه «کشور ربانی یهودی» یا به گفته جان بولتون احمق «آرماگدون» دارند، داستانی که سال ها و مدت هایی مدید با آن زندگی می کنند.
ـ مسکو باید در مقابل هر گونه فشاری که از جانب آمریکا، رژیم صهیونیستی و یا دیگر طرف ها برای جلوگیری از حضور حماس و حزب الله در کنفرانس وارد می آید، بایستد ؛ زیرا این اقدام باعث می شود تا این کنفرانس از برنامه و هدف اصلی که قصد بحث در مورد آن را دارد، باز بماند. پس هرگز نباید گروه های فعال سیاسی که نقش مستقیم در مناقشه اعراب و اسرائیل دارند، از حضور در جامعه بین الملل و فضای منطقه ای باز بمانند.
ما معتقدیم مسکو هرگز به دیدگاه های تنگ نظرانه ای که با هدف اجرای برنامه های بین المللی و منطقه ای قدرت های بزرگ و تحقق منافع این قدرت ها صورت می گیرد، توجهی ندارد و حاضر نیست که حق آزادی ملت ها و رهاندن آنها از زیر یوق سلطه قدرت ها را نادیده بیانگارد. عامل بدبختی ها و مشکلات جهان، به ویژه عرب ها دسیسه چینی های آمریکا و صهیونیسم جهانی است.
مسکو در برنامه کنفرانس مشکلات اصلی را جای خواهد داد و از تمامی طرف های مناقشه دعوت به عمل خواهد آورد ؛ زیرا هدفش از برگزاری کنفرانس مذکور در واقع گرد هم آوردن تمامی طرف های متخاصم منطقه ای اعم از فتح، حماس، اسرائیل، سوریه، لبنان و حزب الله است. در واقع، روسیه می خواهد که نظراتش فراتر از اختلافات عمیق میان عرب ها، جامعه بین الملل و منطقه باشد.
ـ مسکو از تمامی توانایی های خود استفاده می کند تا از اتفاقاتی که باعث بی نتیجه ماندن کنفرانس صلح می شود، جلوگیری نماید و به این نکته نیز واقف است که نتیجه بی توجهی به مسائل ذیل بی ثمر ماندن تلاش هایش در این زمینه خواهد بود:
مسئله راهکار ایجاد دو کشور در فلسطین و نیز اشغالگری صهیونیست ها در اراضی اشغالی جولان که یکی از مهم ترین مسائل به شمار می رود و باید در چارچوب برنامه های کنفرانس جای گیرد. ضمنا در اهمیت توجه به ماجرای اشغالگری صهیونیست ها در جولان باید به اظهارات رئیس جمهور سوریه اشاره کرد که بعد از دیدار اخیرش با وزیر امور خارجه روسیه بر آن تاکید کرده و گفته بود: “باید مسائلی همچون قدس، ماجرای آوارگان فلسطینی، مرزهای کشور فلسطینی، مسئله آب و مزارع شبعا نیز باید در کنفرانس مسکو مورد بررسی قرار گیرد.”
ـ نتایج دیدار نتانیاهو و اوباما نشان می دهد که هیچ افق سیاسی را نمی توان برای حل مناقشه موجود در منطقه و نیز پیشبرد روند صلح در خاورمیانه متصور شود، به ویژه آنکه آمریکایی ها در مورد دفاع از منافع رژیم صهیونیستی نظری همسو دارند و منافع و حقوق عرب ها، مسلمانان و فلسطینی ها در منطقه، به ویژه فلسطین اشغالی، قدس شرقی و مسجدالاقصی را نادیده می انگارند ؛ البته آمریکایی ها و رئیس جمهورشان توانایی آن را ندارند که به تنهایی به حل مناقشه اعراب و اسرائیل بپردازند و نمی توانند کاری را در این زمینه از پیش ببرند. ضمنا قدرت های موثری در عرصه سیاست بین الملل وجود دارند که می توانند در مسئله حل مناقشه فلسطین نقش داشته باشند ؛ ولی این قدرت ها توسط واشنگتن کنار زده می شوند و به حاشیه رانده می گردند. به عنوان نمونه می توان از کمیته چهارجانبه بین المللی یاد کرد که واشنگتن تمام توان خود را برای حذف آنها به کار می گیرد.
ـ مواضع حماس در مسیر واقعگرایی سیاسی است. این جنبش امروز در مسیر فک انزوای بین المللی گام بر می دارد. حماس القاعده نیست و باید برای دست یابی به یک راهکار متوازن برای حل مسئله فلسطین که تمامی طرف ها از آن رضایت داشته باشند، از این جنبش دعوت کرد که در فرآیندهای سازش سیاسی شرکت نماید. غرب امروز تلاش می کند تا موضع خود را در قبال حماس تغییر داده و تصحیح نماید و در برهه کنونی مشغول انجام مذاکرات مخفیانه و علنی با این جنبش می باشد.
شایان ذکر است که مشارکت دولت آتی لبنان با حضور دو نماینده از حزب الله در کنفرانس مسکو امری دور از نظر نیست و جامعه بین الملل نباید اشتباهاتی را که بعد از پیروزی حماس در انتخابات فلسطین مرتکب شد، را تکرار نماید. مسکو نیز در حال حاضر با حماس مرتبط است و تلاش می کند تا این جنبش را برای گام برداشتن در مسیری که منافع ملت فلسطین را به دنبال دارد و باعث تحقق آشتی ملی می شود، اقناع نماید.
ـ در کنفرانس مسکو تمامی اعضای کمیته چهارجانبه و اعضای اتحادیه عرب و کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی و نمایندگان کشورهای کمک کننده به فلسطین شرکت خواهند داشت و همان طور که گفتیم کنفرانس آتی مسکو نتایجی متفاوت خواهد داشت، خواه این نتایج شکل جنگ به خود بگیرد یا صلح.