سناریوی خروج دسته جمعی نمایندگان شماری از کشورهای اروپایی حاضر در دومین کنفرانس مبارزه با نژادپرستی و تبعیض در واقع نشانگر هراس آنان از حضور در مجلسی است که در آن رئیس جمهور یا نماینده یک کشور از رژیم صهیونیستی انتقاد می کند. اجرای سناریوی مذکور نه تنها باعث می شود تا دل انسان به حال مقامات اروپایی بسوزد ؛ بلکه انجام چنین کاری نشان می دهد که غرب در برخورد با مسائل مربوط به جهان عرب و اسلام ـ به ویژه مسئله فلسطین ـ رفتاری نفاق آمیز دارد.
خروج مقامات اروپایی از کنفرانس دوربان 2 حکایت از آن دارد که این کشورها مخالف نسبت دادن هر گونه اتهام نژادپرستی به رژیم صهیونیستی هستند و معتقدند که ایمان به عدالت تل آویو یک اصل غیر قابل بحث است و صد البته که چنین اعتقاد عجیب و غریبی از جانب غربی ها ما را بدان وا می دارند تا هر آنچه را که درباره واقعگرایی سیاسی این جماعت شنیده ایم، مورد بازنگری قرار دهیم. ما شنیده بودیم که غرب هر گونه اتهامی را با براهین منطقی و هر گونه ادعایی را با آمار و ارقام رد می کند و حال آنکه حقیقت خلاف آن را نشان می دهد.
به هر رو، خروج بچه گانه مقامات کشورهای اروپایی حاضر در کنفرانس دوربان یک نوع لجبازی از سوی این افراد است که هرگز چیزی را ثابت، ادعایی را نفی و تردیدی را رد نمی کند.
اروپایی ها و دیگران چه هدفی را در اعلام همبستگی خود با رژیم اشغالگر صهیونیستی دنبال می کردند؟ آیا می خواستند بگویند که اسرائیل، رژیمی دموکرات است که تمامی شهروندانش از حقوق برابر و مساوی برخوردارند؟ آیا می خواستند تاکید کنند که هیچ گونه تبعیض نژادی، حقوقی، سیاسی و اقتصادی در حق یک و نیم میلیون شهروند فلسطینی که تابعیت اسرائیلی دارند اعمال نمی شود؟ آیا می خواستند بگویند که اسرائیل یک قدرت اشغالگر مثبت و اخلاقمند است؟ آیا اروپایی ها منکر آن هستند که رژیم اشغالگر قدس هرگز حاضر به پذیرش و اجرای قوانین و قطع نامه های بین المللی نیست؟ البته تلاش ما در راستای این است که امروز و بعد از کنار رفتن غبار از حقیقت جنگی که رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه به راه انداخت و طی آن، شهروندان فلسطینی از جمله زنان و کودکان را به شکل بی سابقه ای به قتل رساند، موضع اروپا را از نزدیک ببینیم.
سوال اینجاست که اروپایی ها از چه چیزی دفاع می کنند؟ آیا از دولت راستگرا و تندرویی دفاع می کنند که از فلسطینی ها می خواهد تا اسرائیل را به عنوان یک کشور صرفا یهودی بپذیرند و حال آنکه بیش از بیست درصد جمعیت آن را افراد غیر یهودی تشکیل می دهند؟ آیا اروپا می پذیرد که در داخل مرزهایش دولتی همچون دولت کنونی رژیم صهیونیستی تشکیل شود و وزیر خارجه آن همچون لیبرمن حرف های وقیحانه بزند؟ ضمنا آنهایی که رژیم صهیونیستی را به نژادپرستی متهم کردند، هرگز به یهودیت به عنوان یک دین یا نژاد انتقاد ننمودند و از این رو، می توان گفت که اختلاف بر سر مذهب یا نژاد صهیونیست ها نیست. اسرائیل همان گونه که مدعی است، یک کشور سکولار به شمار می رود پس هرگز در برابر قوانین جهانی مصونیت ندارد و همچون هر رژیم دیگری در دنیا باید به قوانین احترام بگذارد.
بی شک، رژیم صهیونیستی با سیاست ها و اقداماتی که در پیش گرفته و با تفکری که برای خود انتخاب کرده است، یک رژیم نژادپرست تلقی می شود و خروج هیات های غربی از کنفرانس ها و نشست های بین المللی ضد تبعیض هرگز باعث تغییر ذره ای از واقعیت های مربوط به رژیم صهیونیستی که امروز به عنوان یک تهدیدی جدی برای منطقه و جامعه جهانی است، نمی گردد.
نژادپرستی یکی از اشکال تنفر نسبت به دیگران، خود برتر بینی و تلقی غیر انسانی از دشمن داشتن است که ما آن را به راحتی در دیپلماسی و عملکرد تل آویو در برخورد با فلسطینی ها شاهد هستیم.
احمدی نژاد در سخنرانی خود حرف جدیدی نزد و وضعیت میلیون ها فلسطینی که در اراضی اشغالی زندگی می کنند، موید حرف هایی است که وی در کنفرانس مبارزه با نژادپرستی زد. اگر اظهارات رئیس جمهور ایران برای غربی ها دردآور است، پس چگونه می خواهند به اظهارات لیبرمن، نتانیاهو و خاخام های عضو شاس (از احزاب حاضر در کابینه رژیم صهیونیستی) و دیگران واکنش نشان دهند؟ به هر حال، خروج هیات های اروپایی از کنفرانس و امتناع آمریکا، کانادا و دیگر کشورها از حضور در آن هرگز باعث نمی شود که دول این کشورها از زیر بار مسئولیت اخلاقی که در قبال اقدامات نژادپرستانه، فاشیستی و کینه توزانه برهند. اگر این کشورها خود را ملزم به اصول اخلاقی و حقوقی می دانند که بر اساس آن باید در مقابل هر کسی که اسرائیل را به نژادپرستی متهم کند، بایستند ؛ مطمئنا در هنگام برخورد با هر گونه اقدامی که در جهت محکوم کردن رژیم صهیونیستی به خاطر کشتار شهروندان فلسطینی، ویران کردن منازل، مصادره اراضی، آواره ساختن هزاران تن، هدف قرار دادن شهروندان و استفاده از سلاح های غیر متعارف بین المللی، شکنجه اسیران، بازداشت چهره های سیاسی فلسطینی، اشغال غیر قانونی کرانه باختری، نوار غزه و جولان رفتاری مشابه خواهد داشت.
از سوی دیگر، زمانی که رژیم صهیونیستی از فلسطینی ها می خواهد که اسرائیل را به عنوان یک کشور یهودی بپذیرند، انتظاری که از غرب مدافع اخلاق، حقوق بشر و مخالف نژادپرستی دارند آن است که به شدت هر گونه مخالفت با درخواست صهیونیست ها را رد کنند.
در یک جمله می توان گفت خروج نمایندگان کشورهای غربی حاضر در کنفرانس دوربان که با ادعای اعتراض به اظهارات احمدی نژاد صورت گرفت، بیش از آنکه دل انسان را به خاطر ترس و هراس آنان از اسرائیل به درد آورد باعث می شود تا حال آدم از رفتار غربی ها به هم بخورد.