پنج شنبه 01/می/2025

هنگامی که دلقک ها سخن می گویند..

پنج‌شنبه 14-ژوئن-2007

  به نظر می رسید که عباس و باند مزدورش به رغم گذشت بیش از یک سال از نتایج انتخابات پارلمانی اخیر و نیز مشخص شدن رای و انتخاب ملت تا به امروز این مساله را درک نکرده اند که مشروعیت خود را از دست داده اند. عباس و طرفدارانش همچنان موضوع انتخابات را موضوعی فردی و صرف انتخاب اشخاص مورد نظر می پندارند و این را درنیافته اند که ملت فلسطین با انتخاب حماس نه به اشخاص که به یک منهج و ایده رای داده است. این ملت به پاکدامنی و شرافت و نه به دزدی و عربده کشی رای داده است. فلسطینیان به میراث و اصالت و شرف و نه به کازینوی “اریحا” رای داده اند و آنان در حقیقت به اسلام رای داده اند نه به صهیونیسم.

کسانی که مجری توطئه ها و غلام حلقه به گوش طرف های منطقه ای و بین المللی هستند و برای اجرای این توطئه ها حتی حاضر هستند که کلیه انسان های شریف را از پیش روی خود بردارند امروز دیگر نمی توانند مقاصد شوم خود را پنهان. این عده در دام وعده وعیدهای پوچ گرفتار و ابزار دست آمریکا و دشمن صهیونیستی و دست پروده آن یعنی رژیم حاکم مصر شده اند. آنان امروزه برای ایفای نقش هایی که حتی دشمن صهیونیستی نیز از آن شگفت زده و غافلگیر شده است دست گدایی به سوی هر کس و ناکس دراز می کنند. روزنامه عبری زبان “هاآرتص” در یکی از شماره های خود تحت عنوان “یک پیروزی برای “اسرائیل”: بگذارید سلاح بدست بیاوریم تا با حماس مبارزه کنیم” نوشت که مقامات بلند پایه جنبش فتح در نوار غزه از “اسرائیل” خواسته اند تا محموله های بزرگ سلاح و مهمات را از کشورهای عربی از جمله مصر برای آنان ارسال دارند. “هاآرتص” در ادامه نوشت که “اسرائیل” به این درخواست که شامل ده دستگاه خودروی زرهی موجود در مصر و صدها گلوله خمپاره “آر پی جی” ضد زرهی و هزاران ببمب دست ساز و میلیون ها فشنگ و گلوله تیربار و تفنگ می باشد پاسخ رسمی نداد. با این که ما می دانیم که بسیاری این سلاح ها وارد نوار غزه شده اند.

گروهی که می بینیم امروزه در مقر ریاست تشکیلات خودگردان چمبره زده اند تنها منافع خود را در نظر دارند و به منافع ملت هیچ گونه وقعی نمی نهند. آنان رسیدن به قدرت و تصدی سمت های مختلف را امتیازی برای خود می دانند و این در حالی است که حماس رسیدن به قدرت و تصدی سمت های مختلف را مسئولیتی دینی و اخلاقی تلقی می کنند و این همان فرق و تفاوت اصلی میان فتح و حماس است و همان عامل اصلی انحطاط اخلاقی عباس پس از انحطاط سیاسی اش است. عباس برای جبران این انحطاط و شکست مجبور شده تا از دحلان و ابو شباک برای جنگ با رای و انتخاب ملت استفاده کند. عباس دلقک تنها به این بسنده نکرده است و همانگونه که خود اخیرا فاش ساخت، از برخی از جانیان بالفطره و خطرناک نظیر سمیح مدهون و منصور شلایل و نبیل طموس نیز برای اقدامات تروریستی و ترویج ناامنی و هرج و مرج استمداد خواهد جست و برای رسیدن به اهداف پلیدش حاضر است به آنان اموال به تاراج رفته ملت و کارمندان را که مدت ها در مقر ریاست تشکیلات خودگردان مخفی شده بود به آنان بدهد و شگفت تر آن که عباس مجرمان را در نزدیکی خانه اش پناه داده است.

عباس و باند مزدورش گمان می کنند که تحریف حقایق و دروغ گویی روشی مناسب برای سرپوش گذاشتن به جنایت های کودتاگران است. ما از ابو ردینه این انسان پست می شنویم که درباره مداخلات برخی طرف های منطقه ای نظیر ایران و سوریه در امور فلسطین سخن می گوید با این که خود به خوبی می داند که حماس سازمانی است متکی به پایه هایی استوار و محکم که وابسته به هیچ طرفی نیست و دیکته های دیگران را هرگز نمی پذیرد و این انسان رذل به خوبی می داند که اصول است که سیاست های حماس را شکل می دهد نه اشخاص و افراد، اما ابو ردینه و امثال وی پیوسته عادت کرده اند که اشخاص را تقدیس کنند. ابو ردینه همچنین خوب می دانند که سوریه و ایران هرگز در تصمیمات حماس دخالت نمی کنند و این “اسرائیل” است که خواست و اراده خود را پیوسته بر عباس و باند تبه کارش از تاجران سیمان گرفته تا اراذل و اوباش و صاحبان قمار خانه و دزدان و قاچاقچیان مواد مخدر. حماس تاکنون حتی یک قبضه سلاح را نیز از ایران یا سوریه وارد غزه نکرده است و این در حالی است که کودتاگران اسلحه و مهمات ساخت آمریکا را با هدف فتنه انگیزی و اجرای عملیات های تروریستی و با هماهنگی با رژیم صهیوینستی و با علم و آگاهی عباس وارد نوار غزه کرده اند.

عباس رئیس جمهور دلقک فلسطین مدعی است که حماس قصد کودتا علیه نظام سیاسی فلسطین را دارد!! حال ما این سوال را مطرح می کنیم که اگر نخست وزیر از حماس و اغلب نمایندگان پارلمان از حماس هستند چگونه حماس می تواند علیه نظام سیاسی فلسطین کودتا کند و خود در راس قدرت قرار دارد؟ به نظر می رسد که عباس همچنان در این وهم و خیال به سر می برد که او و اتباع مزدورش در راس دولت قرار دارند.

اگر حماس تاکنون مشکلات زیادی را تحمل و بر تمامی قانونشکنی های عباس و همدستانش صبر کرده این صبر و شکیبایی نه از موضع ضعف که ناشی از اصرار حماس بر آتش بس و حفظ دولت وحدت ملی است، اما گویا سر عباس و مشاورانش داغ کرد و تصمیم گرفتند تا به نیابت از دشمن صهیونیستی و با همکاری و مشورت با اولمرت و بوش آتش فتنه را برافروزد به ویژه پس از آن که اولمرت اعلام کرد که رهبران حماس را ترور خواهد کرد. به نظر می رسد که اولمرت این ماموریت را به نوکرش عباس و دیگر اراذل و اوباش داده است اما هر چیزی پایانی دارد. کاسه صبر حماس هم اکنون لبریز شده است و دیگر سکوت فایده ای ندارد و می بایست به این مزدوران که امنیت میهن و مساله فلسطین را به بازی گرفته اند پاسخ دندان شکنی داد. باید مساله فلسطین به همان جایگاه نخستینش که از زمان محنت های آوارگان در سال 1948م. آغاز شد بازگردد؛ مساله ای که به بازیچه بسیاری از رژیم های مزدور عربی تبدیل و در حقوق ملت فلسطین بسیار کوتاهی شد و رهبران فتح و ساف امتیازهای مجانی زیادی را به رژیم صهیونیستی دادند.

برخی این سوال را مطرح می کنند که چگونه می توان از پس همه این مشکلات برآمد در حالی که ما ضعیف هستیم؟ پاسخ این است که اولا حقوق ملی هرگز با سهل انگاری یا خیانت رهبران ساقط نمی شود. ثانیا هرگز این وضعیت فلاکت بار نمی تواند ادامه یابد و اراذل و اوباش و خائنان بیش از این نخواهند توانست سرنوشت ملت را به بازی گیرند؛ زیرا حماس اگر از مقابله با این فتنه انگیزان دست بردارد به معنای آن است که مساله فلسطین را زیر پا گذاشته است. ثالثا امروزه حق آشکار و همه حجاب ها کنار زده شده است و همگان بدانند که حماس امروز وزنه سنگینی در معادلات فلسطین است و هیچ کس نمی تواند این موضوع را نادیده بگیرد و حماس را سازمانی کوچک و ناچیز  در نظر بگیر و نیز همگان باید بدانند که حماس شخص یا اشخاص نیست که بتوان آن را نابود یا ترور کرد بلکه حماس یک منهج اسلامی اصیل است که با مذاکره و گفتمان موافق است اما هرگز این را نمی پذیرد که تحت سلطه و حاکمیت دیگران باشد.

لینک کوتاه:

کپی شد