پنج شنبه 01/می/2025

وقتی که مقاومت در فرهنگ آنها عیب و عار محسوب می شود!!

پنج‌شنبه 2-آگوست-2007

 

مرکز اطلاع رسانی فلسطین

جای تعجب ندارد که “سلام فیاض” رئیس دولت رام الله از جمله سیاست مداران فلسطینی است که اصلا نیازی به مقاومت مسلحانه نمی بینند. بی شک حذف واژه مقاومت از برنامه دولت وی اقدامی زشت و مایه انزجار است، اما دلیل اینکه این اقدام وی مورد حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار گرفت و شاید در آینده کشورهای دیگری نیز از آن حمایت کنند، این است که این تصمیم وی اقدامی هماهنگ شده است، ولی در این میان مساله جالب توجه این است که پس از گذشت چندین دهه از آغاز مبارزه مشروع ملت فلسطین تاکنون هیچ دولتی چه به صراحت و چه به طور ضمنی جرات این کار را به خود نداده بود که این حق اخلاقی و قانونی را از برنامه خود حذف کند و حتی کشورهای عربی هم که با رژیم صهیونیستی روابط سیاسی دارند هیچ گاه جسارت اهانت به مقاومت و حذف آنرا به خود نداده اند.

فیاض با این کار خود مردم فلسطین را 60 سال به عقب برگرداند و علاوه بر آن به مقام شامخ 6 هزار شهید و 40 هزار مجروح انتفاضه الاقصی و 11 هزار زندانی که از ابتدایی ترین حقوق انسانی خود نیز بی بهره اند، توهین و به عبارت بهتر بی ادبی کرد. اما بی شرمانه بودن این اقدام شاید با این مسائل قابل توضیح نباشد و باید گفت که فیاض با این کار خود به صراحت یکی از اصول مردم فلسطین را زیر پا گذاشت.

با این اقدام فیاض روابط میان گروه های فلسطینی؛ به ویژه روابط میان گروه های به اصطلاخ “میانه رو” با گروه پایبند به مقاومت، بر سر دو راهی قرار گرفت؛ چرا که در حالی که گروه اول سازش با رژیم صهیونیستی را یکی از گزینه های استراتژیک فلسطینیان می داند، گروه دوم مقاومت را        به مثابه یکی از اصول ملت فلسطین و چشم پوشی از آن را به مثابه خیانت به ملت و تاریخ فلسطین می داند و معتقد است که هیچ کس حق ندارد که در این زمینه کوتاهی کند.

بی شک این اقدام فیاض، اقدامی سرزده و بی برنامه نبوده، بلکه وی پس از مدت ها فکر و بررسی عواقب فتنه انگیزی در مواضع مستحکم فلسطینیان در ارتباط با مقاومت، اقدام به این کار کرده است؛ چرا که او به خوبی از این مساله آگاه است که مقاومت، در داخل فلسطین و نیز در جهان عرب و اسلام مساله ای منحصر به فرد و میراث نسل های گذشته است و نمی توان آنرا به راحتی از برنامه یک دولت حذف کرد. اما سوالی که مطرح می شود این است که چرا فیاض اقدام به این کار کرد؟ فیاض شخصیتی مستقل است و به هیچ سازمانی وابستگی حزبی ندارد. آیا او به عواقب این اقدام خود اندیشیده است؟ و یا اینکه گروه خاصی فیاض را سپر قرار داده است تا به نفع برنامه های برخی سیاست مداران داخل فلسطین عمل کند که در زمان دولت های خود، به خاطر ترس از اهانت به تاریخ سازمان های مبارز شان، توان حذف مقاومت از برنامه دولت های متوالی خود را نداشتند؟

شاید خیلی ها از این مساله بی اطلاع باشند که سلام فیاض تابعیت آمریکایی داشته و از برجسته ترین مقامات فلسطینی است که با دولت جرج بوش و نیز با مقامات بلند پایه رژیم صهیونیستی روابط نزدیکی دارد و صهیونیست ها پس از “محمد دحلان” وی را مهم ترین شخصیت کارآمد فلسطینی می دانند و به ویژه پس از شکست دحلان در برابر جنبش حماس در جریان حوادث نوار غزه، صهیونیست ها فیاض را شخصی قابل اعتماد برای گفتگو و بررسی راه های از سرگیری سازش میان طرف های فلسطینی و صهیونیستی می دانند و از سوی دیگر، او را فردی می دانند که می تواند در راستای سیاست های عباس که مورد قبول آمریکا و رژیم صهیونیستی هم بوده ، حرکت کند. در نتیجه طرفداران روند سازش میان فلسطین و رژیم صهیونیستی بر این باورند که آنها به دو دلیل به فردی مانند فیاض برای سمت نخست وزیری نیاز دارند: دلیل اول اینکه این عباس بتواند با اتکا به او مواضع جسورانه ای در زمینه چشم پوشی از آرمان های فلسطینیان و برخی دیگر از مسائل سرنوشت ساز اتخاذ کند و دلیل دوم اینکه بدین وسیله جنبش حماس را از صحنه خارج ساخته و به منظور پایان دادن به حضور این جنبش در عرصه سیاسی فلسطین فشارهای بیشتری را بر آن اعمال کند.

اکنون مسائل جامعه فلسطین آشکارتر شده است و ملت فلسطین (در کرانه باختری) اندک اندک از تحریم دو ساله بی سابقه چه از لحاظ سیاسی و چه از لحاظ اقتصادی و چه اجتماعی خارج شدند. اما این آزادی و رهایی ممکن است دامی بیش نباشد ؛ چرا که فضای انتخاب فلسطینیان در این مساله بسیار محدود شده است و آنها یا باید در صورت اصرار بر اصول خود تحریم ها را تحمل کنند و یا اینکه به منظور دستیابی به زندگی آرام ـ اگر زندگی در سایه اشغالگران شرافتی داشته باشد ـ از این اصول خود دست بکشند. اما با این وجود هیچ گاه ممکن نیست که همه مسائل بر وفق مراد نخست وزیر یا هر گروه سیاسی دیگری پیش رود؛ چرا که مردم فلسطین به این مساله پی برده اند که حوادث کنونی فلسطین بیشتر مبارزه برنامه های سیاسی برای ارائه یک تصویر مورد پسند از دولت خود می باشد. البته باید توجه داشت که برنامه سیاسی دولت حماس در شرایط کنونی به دلیل تعارض این برنامه با خواسته های آمریکا و رژیم صهیونیستی و محمود عباس آنچنان قابلیت اجرا ندارد و برنامه قابل اجرا برنامه ای است که با امتیازدهی و چشم پوشی از حقوق همراه است و به تعبیر خود این دولت برنامه ای که دارای “مقبولیت جهانی” باشد. اما سوالی که اینجا مطرح می شود این است: آیا فلسطینیان از آمریکا و رژیم صهیونیستی انتظار دارند که با برنامه سیاسی که مقاومت را یک گزینه راهبردی می داند، همکاری کند؟ بدیهی است که رژیم صهیونیستی و به تبع آن آمریکا نه تنها با چنین برنامه ای همکاری نمی کنند، بلکه همراه با شرکای فلسطینی خود که برنامه های سیاسی دارای مقبولیت جهانی دارند، به شدت با این برنامه مبارزه می کنند.

به هر حال اوضاع فلسطین بدین شکل باقی نخواهد ماند؛ چرا که جنبش های حماس و جهاد اسلامی پس از سال ها، با انتشار بیانیه ای مشترک برنامه مبتنی بر امتیازدهی دولت فیاض را محکوم کرده و به شدت از آن انتقاد کرده اند و این خود سرآغاز شکل گیری جبهه ای است که با تمام قوا برای ناکام گذاشتن تلاش های مذبوحانه فیاض تلاش خواهد کرد و شاید این مساله باعث تشدید مقاومت و شاید از سرگیری عملیات های شهادت طلبانه در عمق “اسرائیل” شود.

لینک کوتاه:

کپی شد