به باور من اشغالگران صهیونیست در مورد آتش بس دست به فریب تازه ای زده و در این زمینه حساب شده و فریبکارانه عمل کرده اند. عده ای نیز معتقدند که اشغالگران هنوز در مورد اجرا و پذیرش این آتش بس دچار شک و تردید شده اند و می خواهند این گونه وانمود کنند که شروط آتش بس دشوار است و نمی توان آن ها را پذیرفت. اکنون این نگرش صهیونیست ها به اندیشه تمامی طرف های درگیر با آتش بس از جمله مردم اسراییل نفوذ کرده است و این مردم به نتیجه رسیده اند که دولتشان این شروط فلسطینیان را رد خواهد کرد و نخواهد پذیرفت.
حقیقت این است که اسراییل اکنون تلاش می کند که خود را به عنوان دوستدار صلح در منطقه معرفی کند و این گونه وانمود می کند که دست صلح به طرف کشورهای همسایه اش دراز کرده است ولی در واقع و در پشت پرده سناریوی دیگری در حال اجراست و آن کتمان حقیقت دیگری است و این رژیم با این گونه اقدامات خود می خواهد خاک در چشمان دیگران بریزد تا نتوانند حقایق را به درستی دریابند . ما از همان آغاز تاسیس این رژیم با تجاوزکاری و اقدامات غیر انسانی صهیونیست ها عادت کرده ایم و این رژِیم را تجاوزگر می دانیم و معتقدیم که اساس و اصول این رژیم بر ظلم و تجاوزگر بنا نهاده شده است حال چطور به یک باره چهره اش را در منطقه عوض کرده و صلح طلب شده است ؟ حقیقت این است که این گونه چرخش راهبردی و ابراز تمایل به دست یابی به صلح با همسایگان جزئی از فریبکاری های اسراییل است.
احیای مذاکرات صلح با سوریه و پذیرش آتش بس در نوار غزه و دعوت اسراییل از لبنان برای مذاکره در مورد اراضی اشغالی لبنان همه این ها زمینه سازی برای تجاوز دیگری در منطقه یعنی اقداماتی علیه ایران است . اجرای مانورهای نظامی در دو ماه گذشته و به خصوص در هفته گذشته اقداماتی برای دست یابی به آمادگی لازم برای حمله به ایران در هفته ها و یا شاید ماه های آینده باشد.
تلاش برای دست یابی به صلح با سوریه و گروه های فلسطینی و دعوت از لبنان برای مذاکرات صلح دوجانبه اقداماتی هستند تا اشغالگران بتواند در صورت حمله به تاسیسات اتمی ایران اینان وارد عرصه نبرد نشوند و در این جنگ مداخله نکنند و دست کم این سه جبهه علیه این رژیم گشوده نشود.
اما در مورد غزه موضوع کمی فرق می کند و علاوه بر دلیل مذکور برای اجرای آتش بس دلایل دیگری نیز وجود دارد که اشغالگران را مجبور به پذیرش آن کرد که از جمله می توان به مشکلات داخلی این رژیم در ارتباط پرونده های فساد که علیه اولمرت مطرح شد و احتمال برگزاری انتخابات زودرس اشاره کرد . با این حال همه این دلایل جدای از موضوع محاصره غیرانسانی تحمیلی علیه نوار غزه است که موجب دردسر و در تنگنا قرار گرفتن این رژیم شده است و باعث شد که این رژیم از سوی بسیاری از سازمان ها و گروه های فعال در عرصه حقوق بشر مورد انتقاد قرار گیرد و اکنون در عمل اسراییل با بر قراری آتش بس در مرزهایش زیان ندیده است و علاوه بر این توانسته است کرانه باختری را از این طرح مستثنی کند و شب و روز به این منطقه حمله نماید و ساکنانش را بازداشت و زمین هایشان را مصادره نماید و به ساخت دیوار حایل ادامه دهد .
به همین دلیل ما بر این باوریم که دست کم گروه های فلسطینی باید بدانند که با استثنا کردن کرانه باختری از طرح آتش بس صهیونیست آشکارا تلاش می کنند که اختلافات و تفرقه میان فلسطینیان را ریشه دارتر کنند و میان گروه های فلسطینی حامی آتش بس نیز شکاف ایجاد کنند.
بنا براین ما معتقدیم که سوریا و لبنان نباید فریب خیالات و اوهام صهیونیست ها را بخورند و تجربه در گذشته ثابت کرده است که آنان صادقانه به دنبال صلح در منطقه نیستند بلکه پیوسته به سیاست سرکوب و تجاوز و اشغالگری و فتنه انگیزی و جنگ و توسعه طلبی پایبند هستند و از هر فرصتی صرفا در این راستا بهره می برند . ما در این جا اعلام می کنیم و براین باوریم که هرگاه کار حمله به ایران به اتمام برسد نوبت به طرف های هم پیمان این کشور می رسد و اسراییل نمی خواهد همزمان با همه این کشورها و گروه ها بجنگد بلکه می خواهد با جداسازی هریک از این طرف ها جداگانه با آنان بجنگد و آنان را نابود سازد و ما باید از هم اکنون هوشیار باشیم و فریب صهیونیست های کینه جو را نخوریم و فرصت را از دست ندهیم؛ شاید آن موقع بسیار دیر شده باشد و پشیمانی سودی نبخشد.
