پنج شنبه 01/می/2025

پس از شصت سال، بايد در پی آزادی فلسطين باشيم نه سازش!

شنبه 24-می-2008

  نویسنده: سری سمور     

 

در سالگرد هر یک از حوادث مرتبط با مسئله فلسطين، ما با توجه به تاثیر کلی آن حادثه بر تاریخ و مساله فلسطین، اقدام به نگارش مقاله و برگزاری همايش ها، كنفرانس ها و راهپيمايي و بدین وسیله سعی می کنیم یاد و خاطره این حوادث را زنده نگه داریم.

اکنون شصت سال از فاجعه نخست فلسطین در سال 1948م. می گذرد؛ حادثه ای که باعث اشغال بيش از سه چهارم اراضی این سرزمين از سوی صهيونيست ها شد و پس از اعلام تشکیل رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین و آواره شدن میلیون ها فلسطینی به کشورهای عربی و غیر عربی، قدرتهای بزرگ استکباری بلافاصله این رژیم را به رسمیت شناختند. حال پس از گذشت 60 سال از آن تاریخ، ما وظیفه داریم که در سالگرد این حادثه، یاد و خاطره آن را گرامی داریم و این اقدامی خوب و قابل تحسین است که ما به منزله گرامیداشت خاطره این حوادث، جشن هایی برگزار کرده و در آن چفیه و عقال بر سر بسته و لباسهای محلی فلسطینی بپوشيم و خيمه هاي نمادين برپا كنيم. حتی این که ما در قالب این جشن ها، سرودها و ترانه هایی بخوانیم که يادآور نام شهرها و روستاهایی باشد که دشمن صهیونیستی سعی در تغییر نام آنها دارد اقدامی کاملا خوب و پسندیده است، اما اين كه به بهانه گرامیداشت سالگرد اشغال فلسطين ، دختران و پسران جوان لباس هاي محلي بر تن كنند و دست در دست يكديگر برقصند وسرودهاي ملي سردهند و با اين كار عملا اخلاق اصيل ملت فلسطين و شرافت آنرا به سوی فساد سوق دهند، به هيچ وجه قابل قبول نيست؛ چرا که اين کار مانند این است كه به هنگام ذبح خوك “بسم الله” بگوييم! علاوه بر این، این مساله را نیز نباید از ذهن مان فراموش کنیم که یکی از مهمترين دلایل مهاجرت اجداد و نیاکان ما از شهرها و روستاهاي خود، حفظ شرافت و آبروی دختران شان بود، كه ممكن بود به دست صهيونيست ها خدشه دار شود. حال این سوال مطرح می شود که آیا جايز است كه ما با لكه دار كردن شرافت مان سالگرد اشغال فلسطين را زنده نگه داريم؟ 

اكنون و پس از گذشت شصت سال بايد به دنبال آزادی کامل سرزمين فلسطين، از ساحل دريای مدیترانه تا كرانه باختری رود اردن باشيم نه سازش و اگر به غیر از این مساله فکر کنیم، به منزله تسلیم در برابر دشمن صهیونیستی است. هيچ كس نمی تواند تحقق این پيروزي برای فلسطينيان را مساله بعید و دست نیافتنی تلقی کند؛ چرا که خداوند خود وعده نصرت و ياري به ما داده است؛ البته با رعايت اين اصل كه : “یا أیها الذین آمنوا إن تنصروا الله ینصرکم ویثبت أقدامکم” (محمد/ 7) (اي اهل ايمان ! اگر شما خدا را ياري كنيد ، خدا هم شما را ياري مي كند و ثابت قدم مي گرداند) نصرت و امداد خداوندی با آرزو كردن و به انتظار معجزه نشستن تحقق نمی یابد؛ بلكه با به كار بستن ابزارهای لازم و اتخاذ تدابیر مهم و هدفمند حاصل مي شود. بر این اساس، اگر ما در چندین مرحله اقدام به باز پس گیری حقوق از دست رفته خود بکنیم، هیچ اشکالی ندارد؛ چرا که رژیم صهیونیستی نیز در چندین مرحله سرزمین فلسطین را اشغال کرده است. اما در صورتی که موفق به بازپس گیری استان های جنين، نابلس، غزه و بخش شرقی قدس شدیم، نبايد از حقوق خود و از باز پس گيری محله های قدس غربي – از جمله بقعه و قطمون – دست كشيده و نبايد سندی مبنی بر چشم پوشی از حيفا، يافا، اللد و بئر سبع و غیره به دشمن تقدیم کنیم. اين ها، شعار نيست و با وجود این که من شعارهای برخاسته از اعماق ضمیر بشری را انگیزه ای برای فعالیت و عمل می دانم، اما هیچ وقت اهل شعار دادن نیستم و از روی عقل و منطق سخن می گویم.

در اینجا برخی سخنان “تئودور هرتزل” بنيان گذار پروژه صهيونيسم را يادآوری می کنم که در “خاطراتش گفته است:«کشور يهود متولد شده است.» او اين سخنان خود را حدود صد و ده سال پيش بیان کرده و مدعی شده بود که هر كس در تحقق اين رؤياي صهيونيست ها ترديد داشته باشد 5 سال بعد و البته به طور دقیقتر 50 سال بعد تحقق آن را به چشم خود مشاهده خواهد کرد. “هرتزل” چرا و به چه حقي اين سخن را بر زبان رانده است؟ حال آن كه ما طرف ذیحق واقعي در این زمینه هستيم. با وجود این که ما صاحب بهترین کتاب آسمانی هستیم، برخي از ماها به خود اجازه مي دهیم كه از غیر قابل تحقق بودن آرمان آزادی فلسطين سخن بگوییم. حال سوالی که مطرح می شود این است که آيا اهل باطل كه هيچ حقی در فلسطين ندارند اجازه رویا پردازی و برنامه ریزی و اجرای طرح های خود را دارند، اما ما به عنوان طرف ذی حق اجازه انجام این کار را نداريم؟

ما بايد به منظور بررسی منطقی این مساله، نقاط ضعف خود را شناسايي كنيم و با تمام توان در پي بر طرف كردن آن باشيم و نيز نقاط قوت خود را شناسایی کرده و در حفظ و تقويت آن بكوشيم تا بتوانيم به آرمانهای خود جامه عمل بپوشانیم.

“جرج بوش” رئیس جمهور آمریکا امروز پس از 60 سال از جشن سالروز تاسيس رژيم صهيونيستي سخن می گوید و این بدین معناست که عمر اين رژيم به صد و بيست سال خواهد رسيد، اما گويا وی این واقعیت را نادیده می گیرد که این رژیم امکان بقا ندارد و إن شاء الله در ربع اول قرن جاری نابود خواهد شد.

اظهار نظر و تلاش برای آزاد سازی سرزمین های اشغالی فلسطين نيازمند استفاده از تمامی امکانات لازم است و این رژیم بر اساس آیات قرآنی بر دو پایه و اساس، پایه گذاری شده است: “ثم رردنا لکم الکرة علیهم وأمددناکم بأموال وبنین وجعلناکم أکثر نفیرا” (اسرا/6)

(سپس شما را بر آنها چيره مي گردانيم و شما را به وسيله دارايي ها و فرزنداني كمك خواهيم كرد) همان گونه كه مي دانيم الفاظ قرآن دقيق و حكيمانه است، لذا مقدم ساختن اموال بر لفظ “بنين”، به اهميت مساله مال و ثروت در اين نبرد اشاره دارد. از سوي ديگر، مفسران بنين را، به فرزندان پسري كه توانايی حمل سلاح و جنگيدن داشته باشند، تفسير كرده اند. اسرائيل يک پايگاه بزرگ نظامي است و تمام فعاليتهای اقتصادی، سياسی و فرهنگی اين رژيم، ‌به نوعی در خدمت اهداف نظامی آن است. از همین رو، ما نیز بايد همانند آن ها باشيم و تمام امكانات مادي، فرهنگي، ‌تربيتي و اجتماعي خود را در راه خدمت به مقاومت بسيج نماييم و نسلی تربیت کنیم كه از لحاظ مادی و معنوی، آمادگی به دست گرفتن سلاح مبارزه را داشته باشد. امروز اين قابليت در نيروهای مقاومت وجود دارد، اما آن ها از داشتن امكانات محرومند.

امروز و در شصتمين سال اشغال فلسطين، موشك هاي مقاومت شهرك صهيونيستی “عسقلان” را آماج حملات خود قرار داده است و اين در حالی است که این مساله در گذشته برای مقاومت، يک رویا محسوب مي شد و حتی تا ده سال قبل، خيالی بيش نبود. اما مقاومت فلسطین در سال های اخیر به پیروزی های زیادی نایل آمده است و به حول و قوه الهی، آینده از آن مقاومت است. مسأله مهم تر در این زمینه، این است كه ما پس از گذشت شصت سال، با وجود تلاش ها و فشار های گسترده بين المللی برای منصرف کردن مان از حق بازگشت، ذره ای از حقوق حقه و آرمان های خود، عقب نشيني نكرده ايم.

اما اوضاع كنونی جهان عرب چندان رضايت بخش نيست واين كشورها از چند دستگی، فقر، بيكاری و حكومت های وابسته به خارج رنج می برند. از سوي ديگر، فلسطين هم با تفرقه و اختلافات داخلی دست و پنجه نرم می کند. حل شدن تمام مشكلات جهان عرب و فلسطين، در گرو توجه كامل اين كشور ها به مسأله اساسی يعنی فلسطين و لزوم تلاش جدی برای آزادی آنست. اگر اين امر محقق شود همه يا لااقل بخش اعظمی از مشكلات، خود به خود حل خواهد شد. سران عرب مطمئن باشند كه در آزمودن این راهکار ضرر نخواهند کرد؛ چرا که آنها همه راه ها را تجربه کرده و شکست خورده اند.

ما نباید جز آزادی كامل فلسطين به هیچ چیز دیگری بيانديشيم؛ چرا که طرح های به اصطلاح سازش، اقدامات ناشی از حسن نیت، كنار گذاشتن گزينه نبرد و مقابله رسمی با مقاومت در سال های گذشته تجربه شده و نتیجه ای جز تشدید گستاخی های رژیم صهیونیستی در پی نداشته است. اما در مقابل، شاهد این بوده ایم که مقاومت چگونه اشغالگران را وادار به عقب نشینی و خروج از جنوب لبنان و همچنین تخلیه شهرك های صهیونیست نشین در نوار غزه کردند. بنابراين ما به عنوان طرف ذی حق در مناقشه فلسطینی ـ صهیونیستی در مقابل دشمنی که جز زبان زور چیز دیگری نمی فهمد، چاره ای جز تداوم راهکار مقاومت نداریم.

سخن پایانی: مي گويند كه بزرگان می ميرند و كودکان، حوادث و تاریخ را فراموش می کنند. اما ملت فلسطین کذب و نادرست بودن اين سخن در عمل را به اثبات رساندند و از این پس نام ” ام الشوف ” يعنی همان روستايی را كه پدرم به همراه دیگر اهالی این روستا از آن اخراج شدند، در پايان تمامی مقالاتم درج خواهم کرد.
 
 
مترجم: علیرضا فرازی

لینک کوتاه:

کپی شد