انفجارهای دو هفته پیش ساحل غزه که با هدف ترور فرماندهان نظامی و رهبران سیاسی جنبش مقاومت اسلامی “حماس” طراحی شده بود، بار دیگر اوضاع داخلی فلسطین را به نقطه صفر و آغاز خود بازگرداند. یکی از این انفجارها باعث شهادت 5 تن از فرماندهان گردان های شهید “عزالدین قسام” شاخه نظامی جنبش حماس و یک نوزاد دیگر فلسطینی شد و در حادثه دیگری از این نوع نیز، 5 تن از فرماندهان نظامی جنبش حماس به همراه یک کودک شهید شده و دهها نفر دیگر نیز زخمی شدند. در این حادثه منزل دکتر “مروان ابو راس” رئیس انجمن علمای فلسطین و از نمایندگان جنبش حماس در پارلمان فلسطین مورد حمله قرار گرفت.
دولت منتخب فلسطین به نخست وزیری “اسماعیل هنیه” اعلام کرد که در تحقیقات اولیه خود، به نشانه هایی از دست داشتن طرف های وابسته به جنبش فتح در انفجارهای اخیر دست یافته است و از همین رو، سرویس های امنیتی وابسته به وزارت کشور این دولت، دهها نفر از فعالان جنبش فتح را به اتهام دست داشتن در انفجارهای اخیر بازداشت کرد و تعداد زیادی از موسسات وابسته به این جنبش را نیز تعطیل کرد. بی تردید اظهارات تحریک انگیز برخی مقامات جنبش فتح و دولت غیر قانونی “سلام فیاض” نخست وزیر دولت انتصابی عباس در رام الله پس از انفجارهای اخیر نوار غزه که به نوعی تسلی خاطر و خوشحالی خود از این انفجارها را ابراز کرده بودند، و اظهارات “محمود عباس” رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین مبنی بر نشات گرفتن انفجارهای اخیر از اختلافات داخلی جنبش حماس باعث تشدید اختلافات میان جنبش های فتح و حماس شد. اقدام تلویزیون فلسطین در پخش سرودهای جنبش فتح به هنگام انتشار تصاویر مربوط به انتقال اجساد کشته ها و زخمی های انفجار ساحل غزه باعث شد که جنبش حماس این اقدامات را به منزله پذیرش غیر مستقیم مسئولیت انفجارهای اخیر از سوی مقامات تشکیلات خودگردان تلقی کند.
دولت غیر قانونی “سلام فیاض” نیز به تعبیر خود در واکنش به اقدام سرویس های امنیتی وابسته به وزارت کشور دولت هنیه در بازداشت تعدادی از افراد وابسته به جنبش فتح، بیش از 100 نفر از اعضا و رهبران جنبش حماس را در کرانه باختری بازداشت کرد.
جنبش حماس در واکنش به این اقدام دولت فیاض مساله بازنگری در نحوه برخورد خود با جنبش فتح را مطرح کرد و بسیاری از مقامات این جنبش معتقد بودند که دولت هنیه و سرویس های امنیتی آن در برخورد با عاملان اقدامات خرابکارانه فعالان جنبش فتح در نوار غزه تساهل زیادی از خود به خرج می دهد. این افراد اعتقاد داشتند که دولت هنیه آن تعداد از عناصر جنبش فتح را که به بمب گذاری در خودروهای رهبران و فعالان جنبش حماس اعتراف کرده بودند، تنها دو ماه در زندان نگه داشته است که به نظر می رسد تساهل زیادی در این زمینه صورت گرفته است.
بی تردید، انفجارهای ساحل غزه و واکنش های جنبش های فتح و حماس به این انفجارها، تلاش های صورت گرفته برای از سرگیری گفتگوهای ملی میان این دو جنبش را تحت الشعاع خود قرار داد و همین وضعیت باعث شد که اعلام عباس در قاهره مبنی بر آغاز فوری گفتگوهای ملی و آمادگی قاهره برای توزیع دعوت نامه های جلسات این گفتگوها میان گروه های مختلف فلسطینی با پاسخ منفی از سوی جنبش حماس مواجه شود. جنبش حماس در واکنش به این اظهارات عباس اعلام کرد که عباس با این اظهارات خود سعی در سرپوش گذاشتن بر روی انفجارهای اخیر ساحل غزه و بازداشت های دسته جمعی رهبران و فعالان جنبش حماس در کرانه باختری توسط سرویس های امنیتی دولت فیاض دارد. اما شک و تردیدها درباره جدیت اظهارات ابومازن در زمینه گفتگوهای ملی به همین جا ختم نشد، بلکه معاونان و نزدیکان وی پس از این اظهارات وی، با ارائه تفاسیر مختلف از این اظهارات وی تمامی امیدها به آغاز گفتگوها را به یاس تبدیل کردند. این افراد شرط آغاز گفتگو از سوی عباس را حل اختلافات داخلی و پایان دادن به آنچه که به تعبیر خود آنرا “کودتای نظامی” جنبش حماس علیه تشکیلات خودگردان و پیامدهای آن می نامیدند، عنوان کرده و تاکید کردند که هر گونه گفتگوی داخلی در فلسطین تنها پس از پذیرش رهبری و دولت واحد از سوی فلسطینان ممکن خواهد بود.
سوالی که اینجا مطرح می شود این است که چگونه می توان قبل از انجام گفتگوهای ملی به اختلافات داخلی پایان داد؟ از سوی دیگر، سخنگوهای جنبش فتح با تاکید بر متمرکز بودن گفتگوهای داخلی بر روی اجرای طرح دولت یمن که جنبش حماس به صورت مشروط با آن موافقت کرده است، به طور غیر مستقیم از عدم امکان موفقیت گفتگوها خبر دادند.
اما مساله ای که در اینجا قصد دارم به آن اشاره کنم این است که مقامات هر دو جنبش فتح و حماس نباید پس از انفجارهای اخیر غزه در اتخاذ اقدامات خصمانه علیه یکدیگر شتابزده عمل کنند، بلکه باید این مساله را نیز در نظر داشته باشند که شاید رژیم صهیونیستی نیز چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیر مستقیم در این مساله دخالت داشته باشد.
بی شک در شناسایی مسئولان اصلی این انفجارها باید انگیزه های این طرف ها از این اقدامات خرابکارانه را در نظر گرفت که در این صورت، با توجه به عدم پایبندی و موافقت برخی ادارات صهیونیستی با توافق آرام سازی می توان به این نتیجه رسید که طرف صهیونیستی مسئول اصلی این حوادث و انفجارهای اخیر ساحل غزه است.
اظهارات “یوال دیسکن” رئیس سازمان اطلاعات داخلی رژیم صهیونیستی “شاباک” که یکی از موثرترین شخصیت های صهیونیستی بر روی دستگاه های تصمیم گیری این رژیم است، موید این مدعای ماست. وی در مقابل کمسیون امنیت و سیاست خارجی کنست رژیم صهیونیستی با انتقاد از توافق آرام سازی با جنبش حماس اظهار داشت که این توافقنامه باعث کاهش توان بازدارندگی رژیم صهیونیستی در زمینه مقابله با گروه های مقاومت می شود و از همین رو، باید آنرا “ریسمان نجات جنبش حماس” دانست.
انتقاد ادارات مهم رژیم صهیونیستی از توافق آرام سازی میان این رژیم و جنبش حماس گویای این واقعیت است که این نهادها می توانند با اجرای انفجارها توافق آرام سازی مذکور را به سوی شکست و ناکامی سوق دهند. از سوی دیگر، منافع رژیم صهیونیستی نیز ایجاب می کند که مانع از به نتیجه رسیدن تلاش های گروه های فلسطینی برای آغاز گفتگوهای داخلی شود. لذا فلسطینیان نباید در دام برخی گروه های بانفوذ صهیونیستی گرفتار شوند.
در پایان باید به منظور مشخص شدن عاملان اصلی انفجارهای غزه به این نکته نیز اشاره کرد که انفجارهای اخیر و واکنش های طرفین نسبت به آنها به خوبی نشانگر ناپایداری اعتماد متقابل میان جنبش های فتح و حماس است که به نوبه خود می تواند باعث ایجاد اختلاف های زیادی میان این دو جنبش در آینده و تداوم مواضع اصلی آنها شود.