پنج شنبه 08/می/2025

پیامدهای انتخابات زودهنگام در اسرائیل

پنج‌شنبه 6-نوامبر-2008

بی تردید، تصمیم ناگهانی “زیپی لیونی” رئیس حزب صهیونیستی کادیما برای برگزاری انتخابات زودهنگام و پایان دادن به تلاش هایش جهت تشکیل کابینه جدید پیامدهای مهمی را با خود به دنبال خواهد داشت که بازنمود آشکار آن را می توان در روابط تل آویو با کشورهای عربی و اسلامی مشاهده کرد. در این مقاله هدف ما بررسی پیامدهای تصمیم مذکور است:    

1 ـ برگزاری انتخابات زودهنگام به معنای تبدیل دولت کنونی به ریاست ایهود اولمرت، به دولت پیشبرد امور است که حق ادامه مذاکره با تشکیلات خودگردان را ندارد. درست است که دو سال تجربه مذاکره با کابینه نخست وزیر مستعفی رژیم اشغالگر قدس هیچ نتیجه شایان ذکری را به دنبال نداشته است ؛ ولی در برهه کنونی تداوم همین گفتگوها غیر ممکن است، زیرا احزاب صهیونیستی تنها به دنبال کسب شانس بیشتر برای پیروزی در انتخابات آتی هستند و همین امر باعث می شود تا مواضع سیاسی افراطی گرایانه تری را اتخاذ نمایند. به عنوان نمونه، حزب کادیما برای افزایش شانس خود در انتخابات تاکید کرد که هرگز حاضر به انجام مذاکرات سیاسی که اساس آن چشم پوشی از یک وجب خاک قدس باشد، نیست. پس با توجه به آنچه گذشت، رئیس تشکیلات خودگردان باید تا اجرای انتخابات پارلمانی و تشکیل دولت که احتمالا با موفقیت راستگراها و تندروها همراه خواهد بود، صبر کند.          

توجه به این نکته نیز ضروری است که خلا سیاسی موجود در رژیم صهیونیستی که تا زمان انتخابات ادامه می یابد، به معنای متوقف شدن فعالیت های شهرک سازی نیست ؛ بلکه مسئله بر عکس است یعنی اینکه وضعیت موجود برای گسترش فعالیت های مذکور مناسب می باشد، زیرا علاوه بر چشم پوشی کابینه عبری از احداث شهرک های صهیونیست نشین، شماری از وزرای این کابینه نیز برای جلب رضایت اقشار راستگرا و کسب آرای آنها کمک هایی را تقدیم شهرک نشینان می کنند و این در حالی است که شهرک نشینان به عربده جویی ها و تجاوزات خود علیه شهروندان بی پناه فلسطینی تشدید بخشیده اند.    

2 ـ با مطرح شدن مسئله برگزاری انتخابات زودهنگام، پرونده تبادل اسرا راکد می ماند و تلاش هایی که در راستای مبادله اسرا میان حماس و رژیم صهیونیستی صورت گرفته است، متوقف می ماند ؛ زیرا دولت پیشبرد امور هرگز این اجازه را ندارد که در مورد مسائل سرنوشت ساز و مهم تصمیم گیری نماید، به این اعتبار که هر گونه تصمیم در این خصوص معنای یک اقدام انتخاباتی را دارد.

 

3 ـ در خصوص تاثیر انتخابات زودهنگام و ابقای دولت کنونی بر طرح های رژیم صهیونیستی در خصوص جمهوری اسلامی ایران باید گفت که این رژیم منطقا و در اولین گام خود تمامی طرح هایش برای حمله به جمهوری اسلامی را متوقف خواهد کرد ؛ زیرا هر گونه تصمیم در این رابطه نه به دولت پیشبرد امور، بلکه به دولت آتی واگذار خواهد داشت. ضمنا نباید این احتمال را از نظر دور داشت که اولمرت از اختیارات خود به عنوان نخست وزیر استفاده نماید و برای غافلگیری همگان دستور حمله ای علیه ایران را صادر کند ؛ البته همه چیز در این رابطه در گرو اطمینان نسبت به موفقیت آمیز بودن نتایج چنین حمله ای است. به هر حال اولمرت که به خاطر فساد مالی خود مجبور به استعفا شده، به دنبال آن است تا از طریق پیوند نام خود با یک حادثه مهم تاریخی بدنامی خود را از بین ببرد.  

4 ـ از جمله شاخص هایی که نشان می دهد امید کشورهای عربی به تحولات داخلی در اسرائیل پوچ و بی فایده می باشد، رقابتی است که امروز میان احزاب بزرگ صهیونیستی برای جذب بیشترین تعداد ژنرال های بازنشسته آغاز شده است، ژنرال هایی که به خاطر تاریخ نظامی سرتاسر سرکوب و جنایت علیه فلسطینیان و عرب ها از شهرت خاصی برخوردارند. نباید فراموش کرد که تلاش احزاب بزرگ اسرائیلی برای جذب ژنرال های مذکور گامی جهت اثبات شایستگی نامزدهای انتخاباتی شان است.  

سه حزب بزرگ اسرائیل امروز در حال رقابت برای جذب ژنرال موشیه بوگی یالون، رئیس اسبق ستاد مشترک ارتش عبری هستند و برای جلب رضایت وی جهت پیوستن به حزب شان می کوشند. از جمله ویژگی هایی که یالون از آن برخوردار است، حیات نظامی وی به عنوان فرمانده یگان “سیرت متکال” یعنی برترین یگان های ارتش صهیونیستی و مسئول ترور صدها رهبر فلسطینی است. وی بعد از پرده برداشته شدن از نقشش در فرماندهی عملیات ترور ابوجهاد ـ مرد دوم جنبش فتح ـ در سال 1986 شهرت بسیاری کسب کرد. این چهره نظامی همچنین در جریان انتفاضه اول، مسئولیت فرماندهی نیروهای عبری در کرانه باختری را بر عهده داشت و دستور کشتار شمار زیادی از شهروندان فلسطینی را صادر کرد ؛ البته یالون بعد از پایان حضورش در ارتش عبری، مواضع بسیار تندی را در قبال مسائل مختلف اتخاذ کرد و به عنوان نمونه، عرب های 48 را به مثابه یک غده سرطانی در پیکر رژیم صهیونیستی و مذاکرات را نسخه ای برای تضعیف این رژیم توصیف کرد.  

در پایان باید گفت که وقت آن رسیده است تا عرب ها دیگر چشم امید خود را نسبت به تحولات داخلی رژیم صهیونیستی ببندند و تنها توجه خود را معطوف کارهایی کنند که با استفاده از قدرت ذاتی خود موفق به انجام آن خواهند شد.

لینک کوتاه:

کپی شد