دولت مصر از جهات مختلفی از جمله از نظر سیاسی، تبلیغاتی، امنیتی و همچنین از نظر انسانی و دیدگاه بشردوستانه در برابر ساکنان نوارغزه و حماس دچار بحران و سردرگمی شده است. با وجود نقش میانجیگرانه ایی که قاهره در میان برادران یعنی جنبش حماس و فتح ایفا می کند و ضرورتا باید پاک و غیرجانبدارانه باشد ولی با این حال نهادهای تبلیغاتی دولتی و یا هوادار دولت و بقایای جریانات و سازمان ها و نهادهای سکولار و چپگرا هنوز به تبلیغات و تحریکات شدید خود علیه جنبش حماس ادامه می دهند که در زیر توجه شما به شواهد و نمونه هایی در زمینه جلب می کنم که در واقع گوشه ای از این دشمنی ها را برای ما آشکار می سازد:
ـ دکتر عبدالمنعم سعید، رییس شورای گردانندگان موسسه الاهرام در تاریخ 2/1/ 2010 در مقاله ای تحت عنوان ” دفاع از مصر قضیه اصلی است” می نویسد: هنگامی که سازمان حماس دریافت که دولت فلسطین در کرانه باختری و نوارغزه با جهت گیری های سیاسی متعدد و کثرت رقبا شکل گرفته است، نتوانست این وضعیت را تحمل کند و تصمیم گرفت غزه را به صورت یک امارت اسلامی مستقل درآورد و به دیگران اجازه ندهد که در آن نفوذی داشته باشند و یا سخنی بگویند!! این روزنامه طرح بوش برای سرنگونی حماس قبل از هر گونه اقدام نظامی حماس را از یاد برده است که چگونه سرویس های امنیتی وابسته به عباس و گروه تشکیلات فلسطینی مامور اجرای آن شده بودند. حماس در همان زمان با ارائه برخی از اسناد و مدارک مصر و عربستان سعودی را در جریان این توطئه قرار داد. همچنین این جنبش اسناد و مدارکی را ارائه داد که بیانگر جاسوسی عده ای علیه دولت های عربی و به سود صهیونیست ها بود. دکتر عبدالمنعم سعید در تاریخ شنبه 9/1/2010 دوباره در مقاله ای تحت عنوان ” بار دیگر دفاع از مصر” حماس را مورد هجوم قرار داد و با استفاده از فرصت پیش آمده به اخوان المسلمین نیز طعنه زد و آنان را نیز مورد انتقاد قرار داد. این روزنامه در تاریخ 1/12/2008 نیز با نگارش مقاله ای حماس را مسئول اختلافات داخلی و محاصره و بحران حجاج و انسداد گذرگاه ها و حملات صهیونیست ها علیه نوارغزه دانسته بود و درست در همین مقاله نویسنده بعد از عنوان این مطالب به تحریک مصر و عربستان سعودی علیه این جنبش پرداخت.
ـ مکرم محمد احمد رییس اتحادیه روزنامه نگاران در ستون این اتحادیه در روزنامه الاهرام در تاریخ 3/1/2010 مقاله ای را تحت عنوان ” پرسش هایی از مرشد عام ” به نگارش درآورده است که درباره علل سکوت جماعت اخوان المسلمین در برابر مصایب و مشکلاتی که به دلیل عملکرد حماس به ملت فلسطین وارد آمده ، پرسش هایی را مطرح کرده است. وی در این مقاله حماس را گروهی جدایی طلب معرفی کرده است و بر همین مبنا اخوان المسلمین را نیز متهم ساخته است که از جدایی طلبی در غزه حمایت می کند!! وی می نویسد: مرشد عام از حماس به دلیل مقاومت حمایت می کند حال این مقاومت کجاست؟!! این روزنامه روز بعد یعنی در تاریخ 4/1/2010 به سلسله تحریکات علیه حماس و اخوان المسلین ادامه می دهد.
ـ استاد ابراهیم نافع در تاریخ جمعه 8/1/2010 در ستون ثابت ” حقایق” روزنامه الاهرام حماس را متهم ساخت که بر اساس برنامه و طرح های ایران عمل می کند و این جنبش خواستار آشتی ملی نیست و به خوبی معادله ها را برهم می زند…
ـ بر اساس آن چه که در روزنامه قدس عربی منتشر شده وزارت اوقاف مصر به امامان مساجد دستور داد تا به دنبال کشته شدن احمد شعبان سرباز مصری در مرزهای مصر بر اثر درگیرهایی که میان نیروهای امنیتی این کشور و کاروان شریان زندگی 3 رخ داد، جنبش حماس را مورد حمله و تهاجم قرار دهند.
نتایج و پیامدها
ـ پافشاری دشمنان داخلی و منطقه ای بر کارشنکی و ایجاد موانع در تمامی راه های فراروی حماس و جریان مقاومت تا مسیر و آینده قضیه فلسطین را از موضوع آزادی سرزمین فلسطین منحرف سازد و به اختلافات داخلی و بحران های منطقه ای بکشاند.
ـ استمرار شرایط و وضعیتی که در آن نگرش و دیدگاه آشکاری در تعامل با پرونده فلسطین وجود نداشته باشد و عدم تعیین حد و مرز برای میانجی گری و مداخله در امور داخلی از یک سو و تعامل سیاسی و امنیتی از سوی دیگر.
ـ ایجاد حالت ترس و وحشت و شک و تردید در اندیشه و درون برخی از نخبه ها نسبت به جریانات دارای گرایش های اسلامی از جمله حماس و حزب الله.
ـ تعدد جناح های مختلف در داخل نظام حاکم بر مصر و تشکیلات فلسطینی البته نه در نگرش ها و سیاست ها بلکه در هواداری و وابستگی ها.
ـ طرفداری جناح حاکم و نهادهای اقتصادی و کارگزاری از برنامه های مشترک آمریکا و صهیونیست ها و عدم توجه به برنامه های ملی و عربی.
ـ سطحی نگری برخی از سیاستمداران و مسئولان حکومتی و افراد طرفدار دولت نسبت به مفهوم امنیت ملی مصر به ویژه هنگامی که تحریک و دشمنی علیه برادران عرب صاحب حق و به سود دشمن اشغالگر مطرح شود.
ـ اصرار ماجراجویان جدید اقتصادی و سیاسی بر خالی کردن عرصه های مختلف کشور مصر از وجود هرگونه مخالفت ملی و به اتمام رساندن پروژه ها و طرح های پیاپی؛ حال به اجرا درآمدن چنین طرح هایی پرداخت بهای سنگینی از جمله مشارکت در تشدید محاصره غزه و طرفداری از گروه عباس و تشکیلات فلسطینی و یا کم کاری و اهمال در حفظ ثروت های مصر از جمله گاز و یا سکوت شک برانگیز در برابر جنگ خانمان سوز و یا نظارت بر طرح صلح جدید و شکست خورده و آینده مجهول پرداخته شود و یا نه و این مهم نیست بلکه مهم موافقت تل آویو و کاخ سفید با این برنامه های پیاپی است.
در پایان … با وجود تلخی های فراوان و تاریکی های آینده و با وجود جهالت فرزندان و سکوت برادران و کید دشمنان هنوز امید به آشتی ملی و بر طرف کردن اختلافات داخلی وجود دارد و باید پیوسته دست یابی به این اهداف فراروی ما باشد و باید تا حد توان در این جهت تلاش کنیم.