پنج شنبه 01/می/2025

چاد و رژیم صهیونیستی … قطار عادی سازی روابط متوقف نمی شود

پنج‌شنبه 29-نوامبر-2018

این روزها تا خبر نفوذ رژیم صهیونیستی در یک کشور عربی از صدر اخبار رسانه ها خارج نشده، خبر نفوذ آن در کشوری دیگر منتشر می شود و آخرین مورد از این اخبار، سفر رئیس جمهور چاد به تل آویو بود و این خبر به همان اندازه که دستاوردی برای رژیم صهیونیستی به شمار می رود، ضربه ای بزرگ به فلسطینی ها نیز به محسوب می شود.

این سفرهای متعدد آشکار و پنهان میان مقامات صهیونیستی و کشورهای عربی و اسلامی سوال های بی پایانی را درباره قدرت رژیم صهیونیستی برای باز کردن دروازه های کشورهای عربی و اسلامی مطرح می کند و نکته جالب در این میان این است که دولت صهیونیستی نه مرزهای جغرافیایی مشترک با این کشورها دارد و نه منافع امنیتی و سیاسی مستقیم با آنها دارد.

از جمله این سوالات جنجالی و بی پاسخ و البته سخت، می توان به این مساله اشاره کرد که «”اسرائیل” چقدر قدرت و منافع دارد که باعث می شود کشورهای عربی و اسلامی درصدد برقراری روابط همکاری و هماهنگی و مبادلات دوجانبه با این رژیم برآیند؟ و چرا این کشورها صدها و هزاران کیلومتر راه را به عشق دست دادن با مقامات این رژیم طی می کنند و در مقابل چه چیزی به دست می آورند؟ آیا دایره نفوذ و گسترش قدرت اسرائیل تا این حد گسترش یافته است که از دایره کشورهای همسایه و نزدیک به آن فراتر رفته است و به آن سوی آب های آزاد رسیده است؟»

ما هنوز از کمای سفر نتانیاهو به عمان خارج نشده بودیم تا اینکه کاروان های ورزشی رژیم صهیونیستی را در خاک قطر و امارات دیدیم و حتی کاروان ورزشی دیگر این رژیم هم خودش را آماده سفر به بحرین می کند. از سوی دیگر، ما هنوز از شوک اظهارات دونالد ترامپ مبنی بر اینکه ثبات و آرامش عربستان به نفع اسرائیل است، خارج نشده بودیم که دیدیم رئیس جمهور چاد وارد تل آویو می شود و در اوج این شوک، نتانیاهو نمک بر روی زخم باز ما پاشید و اعلام کرد که کشورهای عربی دیگری هم سعی در عادی سازی روابط با اسرائیل را دارند.

مساله جالب توجه در حال حاضر این است که این گسترش نفوذ رژیم صهیونیستی در جهان عرب و اسلام؛ تحت هر عنوانی؛ اعم از سیاسی، اقتصادی و امنیتی که باشد، تاکنون بدین شکل آشکار و واضح و در اوج روند سازش نبوده است؛ به طوری که می توان آنرا توجیه کرد و به بهانه اینکه منازعه فلسطینی ـ اسرائیلی شاهد دوره گشایش است، آنرا توجیه کرد و این مساله به برخی کشورهای عربی و اسلامی این امکان را می دهد که روابط همکاری با رژیم صهیونیستی برقرار کنند.

این همزمانی ناخواسته به زبان ریاضی، نوعی تناسب معکوس است و نه حذفی؛ چرا که همزمان با سردی روابط طرفین فلسطینی ـ اسرائیلی که تا حد قطع روابط حداقل در عرصه سیاسی هم می رسد و مشخصا از زمان توقف مذاکرات سازش قبل از 4 سال پیش شکل گرفته است، انتظار می رفت که این پایتخت های عربی و اسلامی با برادران فلسطینی شان؛ به عنوان صاحبان اصلی آرمان فلسطین، ابراز همبستگی کنند و نه اینکه از پشت به آنها خنجر بزنند و ضمن امضای قرارداد با رژیم اشغالگر قدس، بدون توجه به مساله فلسطین با آن رابطه برقرار کنند.

البته قطار عادی سازی روابط طرف های عربی و اسلامی با رژیم صهیونیستی همین جا متوقف نشده است و فکر هم نمی کنم که در آینده متوقف شود. مشخص است که این پایتخت های عربی در پشت پرده و به دور از چشم رسانه ها شاهد سفرها، هماهنگی ها و همکاری های متعدد هستند؛ انگار که آنها رژیم صهیونیستی را به ادامه تجاوزات، اشغالگری و حملات علیه فلسطینیان تشویق می کنند و در این میان، فلسطینی ها در هر مناسبتی شعار “تنهایی.. تنهایی” سر می دهند.

لینک کوتاه:

کپی شد