ساکنان سرزمین اشغالی فلسطین امروزه به شخصیت رئیس بعدیفلسطین فکر می کنند، به این دلیل که رئیس کنونی دورانش به سر آمده است و دیگر قادربه کاری نیست. بنابراین، رئیس آتی فلسطین چه کسی خواهد بود؟ مردم فلسطین چه گزینههای در این خصوص دارند؟
(گزینه اول)
راهکار اول بر هماهنگی میان دولت مصر و امارات متحده عربی ونقش این دو کشور در کمیته چهارجانبه عربی استوار است. این راهکار محمد دحلان یا یکشخصیت نزدیک به او را برای پست ریاست تشکیلات خودگردان ترجیح می دهد. این گزینه بامجموعه روابط فلسطینی، عربی و منطقه ای گروه خورده است. این امر خارج از وضعیت عمومی جهان عرب نیست که میان بهار عربی و “قحطیسیاسی” سرگردان است. این رویکرد چیز تازه ای نیست و بر ممانعت از مقاومتمسلحانه در برابر اشغالگران اسرائیلی پافشاری خواهد کرد و به همکاری امنیتی باآنها ادامه خواهد داد، اما با رکود سیاسی کنونی در فلسطین مخالف است و به تحرکاتیدر چند جهت اقدام خواهد کرد، از جمله در محور آشتی ملی. همچنی تلاش خواهد کرد کهبه راه حلی سیاسی با “اسرائیل” بر اساس طرح صلح عربی برسد.
(گزینهدوم)
راهکار دوم همان دیدگاه اسرائیل است و بر رهاکردن وضعیت در فلسطین در سایه حضور رئیس کنونی آن استوار است تا این وضعیت به لبهپرتگاه برسد و آن وقت به شیوه ای مناسب و اسرائیلی پسند مهار خواهد شد. این گزینهبر تجزیه تشکیلات خودگردان فلسطینی در مرحله آتی و نبود رهبری یکپارچه برای ملتفلسطین تاکید دارد. همچنین طبق این سیاست، کرانه باختری چند پاره خواهد شد و بهمناطقی تقسیم می شود که هر منطقه تحت حاکمیتی محلی و خیالی قرار می گیرد کهموجودیت شان و بقایشان به کمک “اسرائیل” بستگی دارد و در راستای طمعورزی های سیاسی رژیم صهیونیستی برای الحاق منطقه “جیم” در کرانه باختریبه فلسطین اشغالی 1948 با هدف تمرکز بیشتر بر مساله مهار ساکنان شهرهای بزرگ اینمنطقه کار خواهند کرد و در این راستا هم منافع مالی کلانی را به دست خواهند آورد.این راهکار با مقاومت برخورد بسیار شدیدی خواهد کرد و تمام تلاشش صرف نابودی آرمانفلسطین می شود.
(گزینهسوم)
راهکار سوم قانونی و متکی به قوانین فلسطینیاست که تاکید می کند در صورت درگذشت یا کناره گیری رئیس فلسطین، رئیس مجلسقانونگذاری تا زمان برگزاری انتخابات جانشین موقت وی است. این گزینه نتایجی تضمیننشده دارد و چه بسا نتیجه آن قرار دادن جنبش حماس در راس امور باشد و در این صورتکودتایی در سیاست فلسطین و تحولات عمیقی در ساختار جامعه فلسطین ایجاد می کند کهاز راهکار مقاومت برای آزادی فلسطین حمایت می کند و مانع اصلی هر گونه راه حلمرحله ای است. این گزینه خوشآیند خیلی از کشورهای عربی نیست و اسرائیل و آمریکانیز به آن رضایت نمی دهند. موفقیت این گزینه به خود ملت فلسطین بسته است که همچناندر میان توطئه ها محاصره است و خیلی ها با طمع ورزی هایشان گلوی این ملت را میفشارند تا آن را از بین ببرند.
(گزینه چهارم)
گزینه چهارم همان راهکار محمود عباس و اعضای کمیته مرکزیجنبش فتح است که از یک سو بر ناکام گذاشتن مداخلات عربی برای معرفی دحلان و از سویدیگر بر دور زدن جنبش حماس متکی است. این جنبش خواهان اعمال قانون در این خصوص است.(همان گزینه سوم که به آن اشاره شد)
این راهکار چهارم (محمود عباس و کمیته مرکزی فتح) تنهازمانی محقق می شود که کنگره هفتم جنبش فتح سریعا برای انتخاب معاون برای محمودعباس برگزار شود تا در صورت هر گونه اتفاق ناگهانی برای رئیس تشکیلات خودگردان، باتوسل به حکم (قابل پیش بینی) دادگاه قانون اساسی جانشین وی شود. این گزینه بر تداوموضعیت کنونی فلسطین طی چند سال آینده، ادامه همکاری امنیتی با اشغالگران، محاکمهلفظی شهرک سازی و مشغول شدن به مذاکرات وهمی تاکید دارد ؛ مذاکراتی که هیلاریکلینتون آن را بر رکود سیاسی ترجیح می داد.
چهار گزینه یاد شده با زمان سر جنگ و دعوا و با هم نیز سرنزاع دارند. در پشت پرده سیاست نیز هر چهار گزینه با مجموعه ای از بلوک بندی ها،دیدارها، کنفرانس ها، همایش ها و ارزیابی ها نه فقط در فلسطین بلکه در خارج از آنو در چند جهت در مقابل هم صف آرایی کرده است. رژیم صهیونیستی زیاد خودش را به اینوضعیت فلسطین که گرفتار اختلافات و چنددستگی است، مشغول نمی کند، بلکه آنچه اینرژیم را به خود مشغول کرده است، الحاق کرانه باختری به فلسطین اشغالی است. آیا بااین وجود، همه فلسطینیان فراتر از مصالح شخصی و گروهی به مصلحت عالی ملی توجهخواهند کرد؟