پنج شنبه 01/می/2025

چپ گراهای فلسطینی و عربده نفاق

یکشنبه 18-نوامبر-2007

  در تابستان 1999 من خود شاهد گفت وگو و مشاجرات لفظی تند و شدید میان محمد دحلان و یکی از رهبران برجسته یکی از جنبش های چپگرا در حاشیه کنفرانسی بودم که در یکی از هتل های شهر غزه برگزار شده بود. دحلان انتقادات این رهبر در مورد شرکت تشکیلات خودگردان در کنفرانس کمپ دیوید درهمین سال را بی اساس دانست و به او گفت: اگر شما از رفتار ما ناراحت هستید چرا به خاطرمال و ثروت به دنبال ما راه می افتید. وی به خاطر این که سخنان خود را به اثبات برساند، درباره همکار خود به افشا گری پرداخت. دحلان اظهار داشت این همکار وی که عضو کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش است، هر ماه 10هزار دلار از صندوق ملی فلسطین حقوق دریافت می کند و این رهبر با توجه به سخنان تند و تیز خود منکرآن نشد. چند روز قبل من این حادثه را به یاد آوردم در حالی که در حال مشاهده مصاحبه تلویزیونی یکی از شبکه ماهواره ای با این عضو کمیته اجرایی بودم . این مصاحبه در مورد موضع گیری گروه وی درباره کنفرانس پاییز بود.

این رهبر چپ گرا علی رغم این که می خواست در این گفت و گو به شفاف سازی بپردازد اما پیوسته تلاش می کرد تا حقایق را در لفافه بیان کند تا کسانی را که وی تصور می کرد مراقب سخنانش هستند، ناراحت و عصبانی نکند. نیازی نیست که ما روان شناس باشیم تا بتوانیم وضعیت روحی کسی درک کنیم که از فرد دیگری انتقاد می کند در حالی که از او حقوق ماهیانه زیادی دریافت می کند.

متاسفانه رهبران چپ گرا علی رغم این که پیوسته ادعا می کنند، به اصول اساسی فلسطینیان پایبند هستند، در مقابل موضع اخیر سازمان آزادی بخش مبنی بر پای بندی کامل به مرحله اول نقشه راه هیچ گونه واکنشی از خود نشان ندادند، این مرحله ای که بر نابودی مقاومت و خلع سلاح آن و عدم اقدامات علیه اشغالگران تاکید دارد. اکنون تشکیلات خودگردان پای بندی خود را به این اصول با دستگیری فعالان جنبش مقاومت در سراسر کرانه باختری کاملا ثابت کرده است و رهبران تشکیلات خود گردان با اعلام شرکت در کنفرانس پاییز که با امتیازدهی در مورد اصول اساسی نزاع و کشمکش فلسطینی ـ اسراییلی همراه است، به دنبال جدول زمانی برای دست یابی به راه حل مسایل اصلی هستند.

این رهبران اکنون با سر و صدای زیادی که خود را نماینده برحق سازمان آزادی بخش می دانند در مقابل اقدامات اعضای کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش مانند یاسر عبد ربه که  پیشاپیش درباره حق بازگشت آوارگان حاضر به امتیازدهی شده است، هیچ گونه واکنش و اقدامی به عمل نمی آورند.

مسئله به همین جا ختم نمی شود؛ سکوت این رهبران در برابر بسیاری از مسایل خفت بار است و به خصوص درباره بازگشت کسانی مانند احمد قریع به صحنه های سیاسی که عامل تیره روزی ملت ما و رییس هیئت مذاکره کننده فلسطینی و مسئول بسیاری از فجایعی است که برسر ملت ما بعد از نشست پاریس آمده است و پیامدهای اقتصادی نکبت باری برای ملت ما به ارمغان آورده است.

از طرفی کاملا روشن شده است که مجلس قانون گذاری سابق که زیر سیطره جنبش فتح قرار داشت، شرکتی را تاسیس کرده بود که این شرکت سیمان مورد نیاز جهت ساخت دیوار نژاد پرستانه حایل را تامین می کرد. چرا رهبران چپ گرا در مقابل همکاری امنیتی آشکار با نیروهای اشغالگر سکوت اختیار کرده اند؟

 هنگامی که این رهبران با این گونه سوالات مواجه می شوند؛ می گویند ما هم از عمکرد تشکیلات خودگردان و اعضای کمیته اجرایی خشنود نیستیم و از آنان انتقاد داریم. درست است که آنان انتقاد می کنند ولی این انتقادات آنان فقط در حد حرف باقی می ماند و هیچ اقدامی به عمل نمی آید.

درمقابل، این رهبران حکومت قانونی غزه راغیر قانونی می دانند و عملا درمقابل آن موضع گیری می کنند و وجه قانونی رهبرانی را سلب نمی کنند که فقط به خاطر خوشنودی افرادی مانند یوسی بیلین و اولمرت از اصول ثابت خود چشم پوشی می کنند.

 باید کاملا تاکید کنیم رهبران چپ گرا حق دارند از آن چه که در غزه روی داده و روی می دهد، انتقاد کنند اما نباید جانبدارانه و گزینشی انتقاداتشان را مطرح کنند. البته هنگامی که در باره رهبران صحبت می کنیم منظورمان رهبران ملی و وارسته ای چون خالده جرار نیست بلکه رهبرانی است که علم تسلیم و سرسپردگی در دست گرفته اند.

لینک کوتاه:

کپی شد