اکنون کشف شبکه های جاسوسی اسراییل در لبنان متمرکز شده است و شبکه ها یکی پس از دیگری کشف و اعضای آن ها دستگیر می شوند و این امر موجب زمین لرزه ای در داخل سازمان جاسوسی موساد اسراییل شده است و این سازمان با تحمل چنین ضربه هایی که در تاریخ فعالیت آن در لبنان و منطقه عربی بی سابقه بوده است، دچار سرخوردگی و ناکامی گردیده است.
کارآزمودگی گسترده ، دقت و توانمندی های عالی تکنولوژی و فن آوری جاسوسی موساد بر همگان آشکار می باشد و این سازمان توانسته است، مزدوران زیادی را جذب و به طور کاملا سری از آنان استفاده کند و آنان نیز توانسته اند با حمایت موساد به ماموریت های سری خود ادامه دهند و پیوندهای محکمی این مزدوران را به اسراییل و به طور مستقیم با مسئولین موساد در رژیم صهیونیستی مرتبط ساخته است .
موساد در یک منطقه یا کشور تیم های جاسوسی متعددی را به راه می اندازد که هیچ یک از یک دیگر خبر ندارند و از همدیگر بی اطلاع هستند به گونه ای که اگر یکی از آن ها دستگیر شود، دیگری کشف نمی شود و به کار خود ادامه می دهد .
به دنبال کشف شبکه های جاسوسی سازمان موساد در لبنان به شدت آسیب دیده است زیرا این سازمان زمان زیادی را برای تربیت و ایجاد شبکه های جاسوسی صرف کرده بود و از طریق این مزدوران می توانست، حرکات و فعالیت های جنبش مقاومت و رهبران و اعضای آن را تحت نظر داشته باشد و بتواند به ترور و انفجار و تخریب بپردازد ولی اکنون تا حدودی این آرزوها بر باد رفته است .
اکنون در همین رابطه سوالات زیادی در مورد طبیعت و حقیقت این شبکه های کشف شده مطرح گردیده است، از جمله این که واقعا این شبکه ها چه نقشی در این کشور داشته اند و برای اسراییل چقدر مهم بوده اند و عملکرد آنان تا چه اندازه بر این رژیم تاثیر داشته و چه عواملی موجب شده است تا سرویس های امنیتی لبنان بتوانند این شبکه ها را کشف و اعضای آن ها را دستگیر کنند و چنین دستاورد امنیتی در لبنان در چنین مرحله ای نشانگر چیست؟ در این جا لازم است به مواردی در این زمینه اشاره شود :
الف ـ شبکه های جاسوسی و نقش آن ها
از آغاز سپتامبر گذشته تاکنون سرویس های امنیتی لبنان با همکاری نیروهای مقاومت توانسته اند، تعداد زیادی از شبکه های جاسوسی را که به نفع موساد کار می کردند، کشف کنند. این شبکه ها عبارتند از :
1 ـ شبکه علی و یوسف الجراح در بقاع و مرج
2 ـ شبکه مروان فقیه در نبطیه
3 ـ شبکه سرتیپ بازنشسته ادیب العالم و همسر و برادرزاده اش در جنوب لبنان و شهرک رمیش
4 ـ شبکه علی حسن منتش و محمد عوض و روبیر کفوری در جنوب لبنان و زبدین و عین الحلوه و مرجعیون
5 ـ مجموعه ای از سه فرد در جنوب و منطقه حبوش که هنوز هویتشان کشف نشده است
6 ـ مصطفی عواضه در منطقه جنوب و نبطیه
7 ـ یکی از نیروهای امنیت داخلی به نام هیثم السحمرانی و همسرش در حومه جنوبی و برج البراجنه
8 ـ حسن و جعفریاسین در جنوب و السلطانیه و حسین در جنوب و دیر انطار
9 ـ شبکه جاسوسی متشکل از م. شهاب و و. م. شهاب که به شبکه جاسوسی ادیب العالم مرتبط بود و این شبکه در جنوب الغازیه و کفر دونین
10ـ بازداشت جرجس فرح به خاطر همکاری با موساد در جنوب لبنان و شهرک علما الشعب
11 ـ بازداشت زیاد الحمصی رییس شهرک سعد نایل السابق در بقاع
12 بازداشت افسر برجسته ارتش با درجه سرهنگ ستاد به نام منصور ح . د که وی از آغاز دهه نود با موساد همکاری داشته است
تعداد بازداشت شدگان تا تاریخ 27 / 5 / 2009به چهل تن رسیده است که این عده با دشمن صهیونیستی همکاری های گسترده ای داشته اند .
بازجویی های به عمل آمده از این عده نشان می دهد آنان وظایف و نقش های مهمی را برعهده داشته اند که در زیر به آن ها اشاره می شود :
ـ این مزدوران تلاش می کردند تا اطلاعات مورد نیاز صهیونیست ها را در اختیار سازمان جاسوسی موساد قرار دهند به ویژه این که این مزدوران اطلاعاتی را در مورد اهدافی به صهیونیست ها می دادند که این سازمان با وجود سابقه فعالیت شصت ساله خود نتوانسته بود، در طول جنگ سی و سه روزه به آن دست یابد و این اهداف نیز عبارتند از محل حضور رهبران مقاومت و انبارهای ذخیره موشک.
به نظر می رسد، گسترش تلاش شبکه های وابسته به موساد بعد از جنگ تابستان 2006 موجب شد، در برخی از موارد شکاف و رخنه ای در فعالیت مقاومت ایجاد شود ، شکافی که در امنیت رفت و آمدهای فرمانده نظامی مقاومت ، شهید عماد مغنیه ایجاد شد و همین امر موجب گردید که از سوی موساد ترور شود.
ـ اجرای تحقیقات و گردآوری اطلاعات فراگیر و مصور از اماکن ویژه و اهداف خاص با تجهیزات پیشرفته مخابراتی و فیلمبرداری .
مزدور سحمرانی در بازجویی های خود اعتراف کرده است که وی موظف بود تا درباره مسئولان و اعضای مقاومت و مراکز آنان در حومه جنوبی بیروت اطلاعات مفصلی را گردآوری کند و وی نیز توانسته بود اهداف زیادی را که صهیونیست ها خواسته بودند مشخص سازد و تمامی این اهداف نیز در جنگ 2006 بمباران شدند.
ـ دایره عمل مزدوران علاوه بر سرزمین های لبنان مناطقی از سوریه را نیز شامل می شود . مزدوران همچنین در مورد محله ها و خیابان ها و نهاد های عمومی و خصوصی در لبنان اطلاعات دقیقی را جمع آوری می کردند و سپس آن ها را به شیوه پیشرفته ای ذخیره می نمودند و به سازمان موساد ارسال می کردند.
ـ فیلمبرداری دقیق از برخی از مناطق در جنوب لبنان که این مناطق جزء مراکز حضور مقاومت به شمار می روند . آنان همچنین برخی از کوه ها و تپه و رودخانه ها را نیز فیلمبرداری می کردند زیرا تحت نظر داشتن و فیلمبرداری از این گونه مناطق از طریق هواپیماهای جاسوسی و ماهواره ها دشوار می باشد.
ـ ایجاد و گسترش فتنه های مذهبی و قومی و تحریک آنان علیه یکدیگر و ایجاد درگیری میان نیروها و احزاب لبنانی برای شعله ور ساختن آتش فتنه و اختلافات و ایجاد فضای بحرانی .
ب ـ عواملی که در کشف شبکه های جاسوسی موساد دخالت داشته اند :
با توجه به کشف تعداد زیادی از شبکه های جاسوسی و کثرت تعداد مزدوران آن هم در مدت زمان کوتاه برخی از ناظران و روزنامه نگاران را بر آن داشت تا این گونه وانمود کنند که اسراییل خود خواسته است تا این شبکه ها را نابود کند و بسوزاند و اگر این گونه نبود، چنین حوادثی رخ نمی داد ولی بطلان این گونه برداشت ها در یک نگاه گذرا و سطحی مشخص می شود و واهی بودن آن نیز به درستی معلوم می گردد.
هیچ عاقلی نمی تواند در چنین شرایطی بپذیرد که موساد که در این ایام در قالب جنگ امنیتی با مقاومت بسیار تلاش می کند تا اطلاعات زیادی را گردآوری کند، کم کاری کند و سستی بورزد و مزدورانش که سال ها طول کشیده است تا به صورت منظم و سازمان یافته درآیند و تا این حد برای آموزش آنان وقت صرف کند و آن ها با تجهیزات بسیار پیشرفته مجهز سازد به یکباره قربانی کند و از بین ببرد .
علاوه بر این با کشف این شبکه ها رهبران موساد مهمترین منابع اطلاعاتی خود را از دست داده اند؛ منابعی که به وسیله آنان این سازمان می توانست، جنبش مقاومت و رهبران آن را زیر نظر داشته باشد . بعد از جنگ لبنان و فروپاشی اسطوره رژیم صهیونیستی در برابر مقاومت، موضوع جمع آوری اطلاعات در مورد آن چه که در لبنان می گذرد، برای رژیم صهیونیستی از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد.
این شبکه ها اقدامات زیادی را برای رژیم صهیونیستی انجام داده اند که از اهمیت و حساسیت ویژه ای برخوردار بوده است . آنان در موجی از عملیات ترور و بمب گذاری ها و دامن زدن به اختلافات و برانگیختن فتنه های داخلی در چارچوب طرح مشترک آمریکا و صهیونیست ها برای تضعیف وحدت ملی و ایجاد اخلال در کار مقاومت و کشاندن پای آن به اختلافات داخلی و تلاش برای محاصره و خلع سلاح آن و سرکار آوردن دولتی در لبنان که دوست و متحد آمریکا و به نفع سیاست های اسراییل گام بردارد ، دخالت داشته اند.
کشف این شبکه ها و گرفتار شدن مزدوران در دام مقاومت و سرویس های امنیتی بر اثر عواملی بوده است که در زیر به آن ها اشاره می شود:
عامل اول : جنگ داخلی سال 1975 که در واقع درگیری مسلحانه سیاسی و عقیدتی میان گروه ها و احزاب ملی و میان جبهه مورد تایید آمریکا و غرب و گروه های همپیمان با اسراییل شکل گرفته بود؛ فضای سیاسی و اجتماعی مناسبی را برای اسراییل به وجود آورد تا بهتر در این کشور به فعالیت بپردازد و مزدوران بیشتری را به ویژه در میان نیروهای لبنانی جذب و سازماندهی کند زیرا این نیروها در اسراییل آموزش می دیدند و این امر آنان را به موساد پیوند می داد . بدین ترتیب ارتش مزدور سعد حداد و به دنبال آن آنتوان لحد در جنوب لبنان شکل گرفت که همانند ارتش اشغالگر در مدت اشغال جنوب لبنان و نوار مرزی عمل می کردند.
عامل دوم : حمله صهیونیست ها در سال 1982 به لبنان بود که در این سال ارتش اسراییل بخش وسیعی از لبنان را به اشغال خود درآورد و همین امر فرصت مناسبی را در اختیار موساد گذاشت تا مزدوران بیشتری را جذب کند و به طور مستقیم به سازماندهی شبکه های مزدوران و جاسوسان خود بپردازد.
عامل سوم : به دنبال صدور قطع نامه 1559 سازمان ملل و بعد از ترور رفیق حریری نخست وزیر لبنان این کشور به مدت چهار سال درگیر اختلافات داخلی گسترده ای شد و جبهه هم پیمان با اسراییل به ویژه بعد از آزادی سمیر جعجع از زندان با عفو سیاسی دوباره جان تازه ای گرفت و برخی آن را کودتایی به نفع آمریکا تلقی کردند که در پیروزی انتخاباتی پارلمانی گروه 14 مارس در سال 2005 تبلور یافت و منجر به تشکیل دولت فواد سنیوره شد که مخالفت این گروه و دولتش با مقاومت آن هم به طور صریح و آشکار و بدون شک و شبهه به ویژه بعد از جنگ تابستان 2006 بر کسی پوشیده نیست . این گروه در آن زمان دست به تحرکات وسیعی علیه مقاومت زد تا مسئولیت تجاوز به لبنان و قتل و کشتار صهیونیست ها را به گردن مقاومت بیندازد و این گروه بسیار تمایل داشت تا اسراییل مقاومت را نابود سازد.
در مقابل هنگامی که شرایط به دنبال پیروزی مقاومت و جبهه ملی و کاهش اختلافات تغییر می کند و فضای وحدت ملی بهبود می یابد، فعالیت های شبکه های جاسوسی نیز کاهش می یابد زیرا محیط ، سازگار با تلاش های آنان نخواهد بود و در چنین شرایطی است که شبکه های جاسوسی و مزدوری زیادی نیز کشف می شوند و این درست همان چیزی بود که بعد از پیمان طایف و زندانی و محکوم شدن به حبس ابد سمیرجعجع به خاطر دست داشتن در ترور رهبران سیاسی به طور چشم گیری به ظهور و بروز رسید .
در این دوره و در شرایط کنونی شبکه های زیاد و گسترده ای به دلایل زیر کشف شدند :
1ـ نیروهای مقاومت بسیاری از مزدوران را در طول جنگ شناسایی کردند و آن ها را زیر نظر داشتند و با هماهنگی سازمان اطلاعات ارتش ملی در چارچوب جنگ امنیتی که موساد علیه مقاومت به راه انداخته بود، تحرکات آنان را زیر نظر داشتند .
2ـ توازن قوا به نفع مقاومت و مخالفان تغییر کرد و پوشش سیاسی که فضای مناسبی را برای مزدوران ایجاد کرده بود از بین رفت و همین امر موجب شد که بسیاری از آنان شناسایی و دستگیر شوند.
3 ـ همکاری و هماهنگی میان سرویس های امنیتی لبنان و اهمیت دادن آنان به خطر نفوذ شبکه های موساد بعد از این که مشخص شد که آنان در ترور و انفجارها دست داشتند و این امر به دنبال دستگیری مزدور محمود رافع که مسئولیت آوردن بسته های مواد منفجره از طریق دریا و ساحل البترون به درون لبنان را برعهده داشت از اهمیت بیشتری برخوردار گردید.
پ ـ پیامدها و آثار
1 ـ کشف شبکه های موساد آن هم در این حجم ضربه دردناکی به سازمان موساد و تلاش های امنیتی و جاسوسی طولانی مدت آن در لبنان به شمار می رود و نتایج زیانباری بر توانمندی های امنیتی موساد در این کشور دارد زیرا بازسازی شبکه های جاسوسی نیاز به زمان زیادی دارد و با توجه به آمادگی و بسیج عمومی مقاومت و سرویس های امنیتی این امر چندان آسان نخواهد بود.
کارشناسان و تحلیلگران صهیونیست نیز این امر را تایید می کنند و براین باورند که کشف شبکه های جاسوسی و بازداشت بسیاری از افراد حساس و کلیدی مزدوران ضربه دردناکی به پیکره سازمان جاسوسی اسراییل خواهد بود. بنا بر باور “رونن برگمان” کارشناس ویژه امور اطلاعاتی و جاسوسی این امر نسبت به سازمان موساد در حکم یک فاجعه است و منجر به کوری و ناکارآیی سازمان های اطلاعاتی اسراییل در لبنان در آینده خواهد شد.
به نظر می رسد که این نتیجه گیری برگمان برگرفته از این موضوع باشد که این شبکه ها پس جنگ دوم لبنان به دنبال ناتوانی اطلاعاتی در برابر حزب الله بیشتر فعال شدند و اسراییل نیز نیاز بیشتری به آنان پیدا کرده است زیرا گزارش کمیته وینوگراد نقص اطلاعاتی صهیونیست ها را آشکار کرده بود؛ از این رو موساد از شبکه های خود خواسته است تا به جمع آوری اطلاعات در مورد حزب الله و اعضا و پایگاه های آن بپردازد و این اطلاعات موجب خواهد شد که واحد های ویژه نیروهای صهیونیست بتوانند وارد لبنان بشوند و یا نیروی هوایی بتواند حملات دقیق تری را علیه اهداف مورد نظر انجام دهد و بتواند به شیوه بهتر و برتری با حزب الله مقابله کند.
2ـ مقاومت در جنگ امنیتی به ویژه در ناکام گذاشتن تلاش های موساد در دست یابی و آسیب رساندن به سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله موفق عمل کرد و این گونه به نظر می رسد که بعد از ترور عماد مغنیه مقاومت دست به بسیج و آمادگی عمومی زد و سطح هشدار را بسیار بالا برد و همین موجب گردید که مزدوران هنگامی که تلاش می کردند به سید حسن نصرالله نزدیک شوند در دام این جنبش گرفتار آیند. مزدور زیاد الحمصی اعتراف کرده که موساد از او خواسته است تا به محل استقرار نصرالله دست یابد و مکانش را مشخص سازد.
3 ـ مزدوران اعتراف کرده اند که این اسراییل است که در ناامنی ها و عدم آرامش در لبنان دست دارد و از طریق مزدوران خود دست به ترور و انفجار می زند و موجب فتنه انگیزی در این کشور می شود و به احتمال قوی اسراییل در جنایت ترور رفیق حریری و اقدامات خرابکارانه در سال های گذشته در این کشور دست داشته است ، اقداماتی که چیزی نمانده بود که به جنگ داخلی منجر شود.
بدون شک شواهد و قراین نشان می دهد که خطرات و تهدیداتی که امنیت و آسایش و وحدت ملی لبنان را تهدید می کند از جانب اسراییل است و این رژیم آتش فتنه های داخلی این کشور را شعله ور می سازد تا از این طریق به اهداف پلید خود دست یابد و از مقاومت که دوبار این رژیم را شکست داده است، انتقام بگیرد.