چهارشنبه 30/آوریل/2025

گزینه های جریان راست رژیم صهیونیستی در عرصه داخلی

چهارشنبه 7-آگوست-2019

پس از اینکه کمیته مرکزی انتخابات رژیم صهیونیستی پرونده ارائه لیست های انتخاباتی را اواسط پنجشنبه شب گذشته بست، تبلیغات انتخاباتی آغاز شد و به نوبه خود نشان می دهد که اوضاع داخلی این رژیم تا چه حد حساس و شکننده شده است و شاید بتوان گفت که اوضاع داخلی این رژیم به شدت پیچیده شده است. تقریبا یک سال است که احزاب صهیونیستی نتوانسته اند یک دولت عادی تشکیل دهند و این مساله عادی نیست که یک انتخابات سراسری (پارلمانی) برگزار شود و احزاب شرکت کننده نتوانند بر اساس نتایج این انتخابات دولتی تشکیل دهند و به نظر می رسد که انتخابات آتی این رژیم در ماه آینده هم نتایج بهتر و حتی بسیار متفاوتی به همراه نخواهد داشت و حتی نمی توان انتظار داشت که نتایج انتخابات آتی قاطعانه تر از انتخابات قبلی باشد.

همه اینها در حالی روی می دهد که دولتی در آمریکا روی کار است که اگر از زیر ردای لیکود خارج می شد، تا این حد از دولت راستگرای صهیونیستی ـ و بهتر است بگوییم راستگرای افراطی ـ حمایت نمی کرد. در همین شرایط، اوضاع داخلی فلسطین به شدت درگیر شکاف داخلی است و از تمام توان و ظرفیت خود استفاده نمی کند و نمی تواند با بهترین شرایط پویایی و مبارزات مردمی در این زمینه تاثیرگذاری کند. علاوه بر این، اوضاع جهان عرب و منطقه نیز در بدترین شرایط قرار دارد و به طور خلاصه می توان گفت که «آرامش در عرصه خارجی» باعث بروز مشکلات و بحران های موجود در عرصه داخلی رژیم صهیونیستی شده است و این مساله تنها محدود به طرف هایی علیه اشغالگری رژیم صهیونیستی و یا علیه جریان راست این رژیم مبارزه می کنند، نیست، بلکه برخی طرف ها هم به بهترین شکل از این مساله استفاده ابزاری می کنند.

مساله مهم این است که قبل از پرداختن به مسائل پس از تاریخ 17 سپتامبر آینده، باید یک سری واقعیت ها را در نظر گرفت. مساله نخست این است که از زمان برگزاری بیستمین دوره انتخابات کنست در سال 2015 می بینیم که جریان راست رژیم صهیونیستی با کسب 65 الی 67 کرسی پارلمانی در برابر 53 الی 55 کرسی جریان چپ و میانه رو و حتی عرب ها پیروز می شود و وقتی جریان چپ نمی تواند بدون حضور عرب ها دولت تشکیل دهد، جریان راست هم با امسال با مشکل ناهمگونی احزاب حریدیم (مذهبی) و سکولارها مواجه شده است با توجه تاریخچه طولانی ائتلاف های احزاب مذهبی با احزاب راستگرا در قبال دریافت برخی امتیازات از سوی لیکود که یک جریان سیاسی سکولار است، احزاب و گروه های راستگرا از ماهیت دولت می ترسند؛ به ویژه پس از آنکه صحبت های زیادی درباره “هویت یهودی کشور اسرائیل” و مجموعه ای از قوانین تصویب شده در این زمینه شده است که هدف از همه آنها تحقق یک سری مسائل سیاسی؛ از جمله بسته شدن درهای مذاکرات با طرف فلسطینی است.

بنابراین، وقتی جریان راست سیاسی، محافظه کارهای سکولار را در جریان مذهبی ها جمع می کند آنها در اوج “مقابله” با مشکل سیاسی با طرف فلسطینی در کنار هم جمع می شوند، اما پس از بسته شدن این پرونده و یا کم اهمیت شدن آن، اوضاع داخلی دوباره به وضعیت سابق بر می گردد و درگیری ها و کشمکش ها میان مذهبی گراها و سکولارها دوباره آغاز می شود. در همین راستا، حزب “اسرائیل خانه ما” در نقطه وسط ائتلاف با احزاب مذهبی که در قوانین داخلی با آن اختلاف نظر و حتی تعارض دارند و با چپگرایان سکولار که در مسائل سیاسی با این حزب اختلاف نظر دارند، قرار گرفته است؛ چرا که ائتلاف این حزب با حزب “آبی سفید” که اصولا یک حزب امنیتی است و نه حزب چپگرا می تواند منجر به شکل گیری یک دولت مدنی لیبرال شود، در حالی که ائتلاف با حریدیم در یک دولت راستگرا، منجر به تندروی بیشتر در عرصه دینی و مذهبی خواهد شد.

به نظر می رسد که محافل داخلی لیکود نیز این را می دانند، اما فرق آنها با “اسرائیل خانه ما” این است که لیکود مساله تشکیل دولت را در حساب و کتاب هایش در نظر می گیرد و بنیامین نتانیاهو نیز بیشتر به فکر تضمین تداوم نخست وزیری خود است و نه مسائل دیگری که به آینده رژیم صهیونیستی ارتباط داشته باشد.

اشتباه نتانیاهو و لیکود در نظر نگرفتن این مساله و حجم خطر احزاب مذهبی بود. آنها توجهی به این مساله نداشتند که احزاب مذکور تنها شریک حکومتی آنها بودند و این وضعیت چندان به طول نخواهد انجامید که مثلا کار به جایی برسد که رژیم صهیونیستی تبدیل به “کشوری مذهبی” مانند “دولت داعش” شود؛ به ویژه که جامعه جهانی تشکیل دولت دینی در خاورمیانه و در هیچ نقطه دیگری از جهان را برنمی تابد. از همین رو، حزب لیکود با سپرده شدن مسئولیت نخست وزیری و تشکیل دولت جدید پس از انتخابات دوره 21 کنست به نتانیاهو موافقت کرد و فکر می کرد که می تواند با بازی ها و نمایش های وزارتی خود بر روی تناقض های ایجاد شده میان طرف های همپیمان سرپوش بگذارد.

بدتر از همه اینکه، وی فکر می کرد که می تواند “اویگدور لیبرمن” را هم زیر پایش بگذارد و نمی دانست که قدرت سیاسی این رقیب سیاسی اش بیشتر شده است و به پایگاه مردمی 20 درصد از ساکنان فلسطین اشغالی تبدیل شده است. مساله ناگوارتر برای نتانیاهو این است که اکثر نظرسنجی ها نشان می دهد که قدرت لیبرمن افزایش یافته است و وی که در انتخابات قبلی تنها 5 کرسی را تصاحب کرده بود، این بار 10 الی 11 کرسی را در اختیار خواهد گرفت.

شکست نتانیاهو در تشکیل دولت ائتلافی، احزاب و گروه های دیگر را به تشکیل ائتلاف و اجماع بر روی هدف مشترک براندازی نتانیاهو تشویق کرد و در این میان، لیبرمن با صراحت بیشتری نسبت به دیگر رهبران صهیونیستی هدف خود را مشخص کرده است و آن جدا کردن حساب احزاب حریدیم از سکولارها و به عبارت دیگر، تشکیل دولتی متشکل از راستگراها و میانه رو به منظور خارج کردن احزاب مذهبی از عرصه حاکمیت است.

از سوی دیگر، میانه روها همچنان بر عدم مشارکت با نتانیاهو تاکید دارند و لیکود در صورت کسب اکثریت کرسی ها در انتخابات آتی، با یکی از دو احتمال زیر مواجه خواهد شد: یا باید بر اساس خواسته های لیبرمن، دولت گسترده ای تشکیل دهد و یا دولت به همان شکل فلج و زمین گیر شده باقی بماند. به عبارت دیگر، لیکود یا باید نتانیاهو را قربانی کند و یا قدرت را از دست بدهد.

تمامی این سناریوها در حالی اجرا خواهد شد که اوضاع به همین منوال پیش برود و یک عامل دراماتیک باعث بر هم خوردن معادلات انتخاباتی نشود و این تقریبا محال است؛ حتی اگر فرض کنیم که ترامپ کنفرانس کمپ دیوید را برگزار کند و یا نتانیاهو جنگی را علیه باریکه غزه به راه بیاندازد. علاوه بر این، مشخص شده است که سفر اخیر جرد کوشنر شکست خورده بود و به احتمال زیاد، واشنگتن قبل از برگزاری انتخابات پارلمانی رژیم صهیونیستی، خواهان برگزاری کنفرانس صلح کمپ دیوید نخواهد شد و از سوی دیگر، جنگ غزه نتایج معکوسی به دنبال خواهد داشت که بر شکست نتایناهو در انتخابات مهر تایید می زند. در این میان، تنها آزادی نظامیان صهیونیست اسیر جنبش حماس در غزه می تواند تا حدودی اوضاع جریان راست را در انتخابات بهبود ببخشد. بنابراین، لیکود راه برون رفتی جز انتخاب یکی از دو گزینه زمین گیر شدن رژیم صهیونیستی و عدم تشکیل دولت یا تسلیم در برابر لیبرمن و تشکیل دولت بدون حضور نتانیاهو ندارد و این می تواند تا مدتی باعث کاهش فشار از روی فلسطینیان و یکپارچگی و پایان شکاف داخلی از سوی آنها شود.

لینک کوتاه:

کپی شد