پنج شنبه 08/می/2025

5 عملیاتی که اسطوره پوشالی شکست ناپذیر بودن موساد را در هم شکستند

یکشنبه 27-اکتبر-2019

با وجود اینکه سازمان اطلاعات خارجی رژیم صهیونیستی “موساد” به قدرت عملیاتی معروف است، اما خود صهیونیست ها به مجموعه رسوایی ها و عملیات های شکست خورده این سازمان از زمان تاسیس آن در سال 1951 و آغاز فعالیت آن در زمره سازمان های اطلاعاتی محرمانه متعدد که در خدمت رژیم صهیونیستی هستند، اعتراف کرده اند.

به گزارش مرکز اطلاع رسانی فلسطین به نقل از منابع قدس اشغالی، در این عملیات ها که تنها محدود به کشورهای عربی و منطقه خاورمیانه نیست، سازمان موساد گرفتار شکست ها و ناکامی ها و رسوایی های بزرگی شده است که باعث آشکار شدن دروغ طرف صهیونیستی در برخورداری سازمان های اطلاعاتی این رژیم از مهارت ویژه می شود. در همین راستا، این گزارش 5 عملیاتی را که عرب ها توانسته اند بر سازمان های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی غلبه کنند، تشریح می کند.

رسوایی لاوون؛ باند جاسوسی که در سال 1954 در مصر شکست خورد

رژیم صهیونیستی در سال 1954 از تغییر مواضع کشورهای غربی و تصمیم آنها به برقراری روابط مثبت با رهبران “افسران آزاده” در مصر ناراحت شد. در آن زمان انگلیس که از دشمنان انقلاب مصر به شمار می رفت، تصمیم به خروج از این کشور گرفت و آمریکا نیز نشانه هایی از تمایلش برای گرفتن جای انگلیس در مصر را از خود بروز داد.

در همین راستا، سازمان اطلاعات رژیم صهیونیستی تصمیم گرفت با ضربه زدن به منافع آمریکا و غرب در مصر، این روابط نزدیک و تنگاتنگ آمریکا و مصر را بر هم بزند. این سازمان به منظور اجرای نقشه شوم خود اقدام به جذب 11 یهودی مصری به عنوان جاسوسان رژیم صهیونیستی در مصر کر د و از آنها خواست که در سینماها، دفاتر پستی و دفاتر خدمات اطلاعاتی آمریکا در شهرهای اسکندریه و قاهره بمب‌گذاری کنند.

اما سازمان اطلاعات مصر توانست در روز اجرای عملیات اکثریت این جاسوسان را دستگیر و محاکمه کند و حکم اعدام دو نفر از آنها را نیز صادر کرد و یک نفر دیگر هم از این جمع در همان زندان خودکشی کرد. افراد دیگر این گروه نیز پس از تحمل چندین سال حبس در قالب یک توافقنامه مبادله اسرای جنگی از زندان های مصر آزاد شدند.

شکست این عملیات رسوایی بزرگی در داخل محافل اطلاعاتی رژیم صهیونیستی به بار آورد و این رژیم مسئولیت را بر عهده تنها یک نفر گذاشت و آن هم “بنحاس لاوون” وزیر جنگ وقت این رژیم بود. اما لاوون تنها یک نفر بود که دیوید بن گوریون نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی تصمیم گرفت وی را قربانی این ماجرا کند تا از درگیری با فرماندهان ارتش و سازمان های اطلاعاتی این رژیم جان سالم به در ببرد. با این وجود، قربانی کردن لاوون نتوانست باعث نجات بن گوریون از استعفا و کناره گیری از عرصه سیاسی در سال 1965 شود؛ چرا که وی نتوانست با تنش ها و ناآرامی های شدید ناشی از این رسوایی در داخل حزب حاکم “مبای” (یا همان حزب کار فعلی) مقابله کند.

پرونده رسوایی لاوون نیز مانند دیگر پرونده های رسوایی اطلاعاتی در رژیم صهیونیستی هر از چند گاهی در محافل سیاسی رژیم صهیونیستی باز می شود؛ به طوری که در ماه مه سال 2015 دایره بایگانی ارتش صهیونیستی از درگیری میان “بنیامین جبلی” رئیس دایره اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی و لاوون پرده برداشت که هر کدام از آنها دیگری را به دروغگویی متهم کرده بودند. جبلی در جریان این درگیری لاوون را متهم کرده بود که عامل اصلی صدور دستور اجرای این عملیات شکست خورده بوده است.

اظهارات “نحمیا ارگوف” معاون مورد اعتماد بن گوریون نیز سند دیگری بود که در این زمینه منتشر شد. ارگوف به نقل از بن گوریون گفته بود که «این مساله مربوط به تصمیم وزیر دفاع نبود، بلکه یک مساله سیاسی بود و نه یک مساله امنیتی. لاوون با اجازه چه کسی حق داشت به صورت مستقل در عرصه سیاسی تصمیم بگیرد و تصمیمش را هم به صورت نهایی اجرایی کند؟» همان طوری که بن گوریون گفته است، «با چه حقی 13 نفر از بهترین عناصر و خونریزترین آنها برای اجرای این عملیات فرستاده شدند؟ چرا و برای چه؟ به ویژه که هیچ توجیه امنیتی یا معنوی یا سیاسی برای این کار وجود ندارد.»

1– ناکامی در پیش بینی جنگ اکتبر سال 73 با وجود هشدارهای مکرر

«45 سال پیش سازمان اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی در تفسیر تصمیم طرف های مصری و سوری برای آغاز جنگ علیه این رژیم اشتباه کرد و وقتی هم این تصمیم طرفین مذکور آشکار شد، محافل سیاسی این رژیم اشتباه بزرگی مرتکب شدند و در آن زمان اجازه اجرای عملیات بازدارنده را ندادند، اما ما دیگر این اشتباه را تکرار نخواهیم کرد.» این ها اظهارات بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی درباره اشتباه اطلاعاتی بزرگ رژیم صهیونیستی بود که نتوانسته بود وقوع جنگ اکتبر در سال 1973 را پیش بینی کند.

مطمئنا نتانیاهو تنها کسی نیست که درباره شکست مفتضحانه رژیم صهیونیستی در پیش بینی جنگ سال 73 صحبت کرده است، بلکه طرف های مختلفی به این شکست اطلاعاتی که مانع از پیش بینی وقوع جنگ مذکور شد، اشاره کرده اند. در همین راستا، پایگاه “تایمز آو اسرائیل” خاطر نشان کرد که «پس از جنگ مذکور، کمیته تحقیق اسرائیلی متوجه شد که “ایلی زیرا” رئیس سابق سازمان اطلاعات ارتش صهیونیستی اشتباهات زیادی در صدور دستورات لازم داشته است، اما تاکنون که در 90 سالگی به سر می برد، همچنان مبرا از اتهام باقی مانده است؛ هر چند که به برخی اشتباهات خود اعتراف کرده است.»

بیانیه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی که پس از برداشته شدن ماهیت محرمانه از روی آن منتشر شده است، درباره جزئیات این شکست اطلاعاتی بزرگ آورده است که فرماندهان اطلاعاتی این رژیم به هشدارها نسبت به وقوع حمله غیرمنتظره قریب الوقوع که مصر و سوریه برای آن در تاریخ 5 اکتبر سال 1973 و همزمان با عید یهودی “غفران” برنامه ریزی کرده بودند، بی توجهی کردند. “زوی زامیر” رئیس وقت موساد در آن زمان یک روز قبل از آغاز جنگ نامه ای به فرمانده ارتش صهیونیستی که زیر نظر “گولدا مائیر” نخست وزیر وقت این رژیم فعالیت می کرد، نوشت که در آن آمده بود:« ارتش مصر و ارتش سوریه آماده حمله به اسرائیل در روز شنبه؛ 6 اکتبر 1973 قبل از طلوع آفتاب بودند.»

2 – نظامیان ذخیره در سال 1973

منابع صهیونیستی می گویند که منبع این اطلاعات “اشرف مروان” داماد جمال عبد الناصر رئیس جمهور وقت مصر است. وی احتمال 99 درصدی نسبت به وقوع جنگ داده بود، اما مقامات صهیونیستی توجهی به این هشدارها نکردند و ایلی زیرا تاکید داشت که امکان حمله هماهنگ و مشترک مصر و سوریه علیه رژیم صهیونیستی “بسیار کم” است.

روزنامه صهیونیستی “هاآرتص” هم که پرونده ای درباره این شکست تشکیل داده بود، در گزارش خود اعلام کرده است که ملک حسین پادشاه اردن در تاریخ 25 سپتامبر همان سال اطلاعاتی به طرف صهیونیستی انتقال داده بود که نشانگر قدرت طرفین سوری و مصری برای حمله نظامی به این رژیم بود. به گفته تهیه کننده این گزارش هاآرتص، ملک حسین به صهیونیست ها گفته بود که نیروهایی از الجزائر و سودان وارد مصر و نیروهایی هم از مراکش وارد سوریه خواهند شد و هواپیماهای “میراژ” لیبی هم در مصر به سر می برند. وی همچنین به استقرار شمار زیادی از نیروهای عراقی در مرزهای اردن و عراق اشاره کرده و گفته بود که عراقی ها می خواهند جنگنده هایی در اردن مستقر کنند که از آنها علیه اهداف دیگر استفاده خواهند کرد.

این بی توجهی طرف های صهیونیستی نسبت به قدرت عرب ها برای حمله به این رژیم، با مفاد گزارش سازمان اطلاعات مرکزی امریکا “سی آی ای” نیز همخوانی دارد. این سازمان مدعی شده بود که فعالیت های عرب ها هیچ نشانه ای از امکان وقوع عملیات های خصمانه در خاورمیانه ندارد، اما جنگی به وقوع پیوست که منجر به کشته شدن بیش از 2500 نظامی صهیونیست شد.

در کتاب “پیروزی اکتبر در اسناد صهیونیستی، اسناد مقامات سیاسی ـ بخش اول” هم که از سوی مرکز ملی ترجمه مصر منتشر شده، آمده است که سازمان اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی معقتد بود «نیروهای پرشماری که از اواسط ماه سپتامبر سال 1973 جمع شده اند، واکنشی ناشی از ترس سوری ها نسبت به احتمال حمله اسرائیل در پی سرنگونی 13 هواپیمای سوری توسط جنگنده های اسرائیلی در تاریخ 13 همان ماه است.» این سازمان درباره مانور ارتش مصر هم اعلام کرده بود که «مصری ها می خواهند به جهانیان نسبت به وقوع جنگ در منطقه هشدار دهند تا آنها مجبور به تحرک شده و ضمن شکستن رکود حاکم بر عرصه سیاسی، روند سیاسی سازش را به پیش ببرند.»

بر اساس این کتاب، «سادات با زیرکی یک طرح فریبکارانه راهبردی را به مرحله اجرا درآورد و در این راه دو کار اساسی انجام داد: نخست اینکه فاش کرد گروهی از افسران برجسته ارتش مصر برای انجام مراسم حج به عربستان سفر کرده اند و به “محمد حسنین هیکل” سردبیر وقت روزنامه الاهرام دستور داد این خبر را در صفحه نخست خود این روزنامه منتشر کند. دوم اینکه، شامگاه روز 5 اکتبر خبری درباره خروج ناگهانی و شتابزده خانواده های کارشناسان روس منتشر کرد که تا آن زمان در مصر به سر می بردند.»

3- عملیات ترور سعید سبع و شکست های متعدد

یکی از رهبران فلسطینی ساکن شهر طرابلس لبنان به نام “سعید سبع” در اوایل سال 1973 به یک فرد آلمانی که به مدت 3 سال روبروی منزلش زندگی می کرد، مشکوک شد. سبع می دانست که سازمان صهیونیستی موساد اعضای سازمان آزادی بخش فلسطین “ساف” را که از مدت ها قبل در لیست ترور خود قرار داده بود، زیر نظر گرفته است.

نضال سبع پسر این رهبر فلسطینی در تشریح این حادثه اعلام کرد که فرد آلمانی مذکور تابعیت “اسرائیلی” داشت و در آن زمان منزل آنها را زیر نظر گرفته بود و از آنجا عکس می گرفت. اما سعید سبع پدر وی در آن زمان نتوانسته بود هدف این فرد را ثابت کند؛ هر چند که همچنان به وی مشکوک بود، ولی پس از اجرای “عملیات فردان” در آوریل سال 1974 که 3 نفر از رهبران مقاومت فلسطین به نام های: ابو یوسف نجار، کمال عدوان و کمال ناصر قربانی آن شدند، سبع بیش از پیش احتیاط را در دستور کار خود قرار داد و گروهی از مبارزان فلسطینی را مامور کنترل این فرد آلمانی کرد که “اورلخ لوسبرگ” نام داشت. این مبارزان متوجه شدند که فرد مذکور به یک عکاسی مشخصی رفت و آمد می کند؛ پس آنها با مراجعه به صاحب این استودیو فهمیدند که تصاویر چاپ شده در آنجا متعلق به منزل سبع است و با همکاری یک فرد انگلیسی گرفته شده اند که از ساختمان روبرو از منزل سبع گرفته شده بودند.

سبع پسر می گوید که «پدرم با ارائه این شواهد ماجرا را به سرویس های امنیتی لبنان اطلاع داد و نسخه ای از این عکس ها را هم در اختیار آنها قرار داد و همین مساله باعث شد طرح ترور وی ناکام بماند و عناصر مذکور فرار کردند، اما موساد طرح جایگزین (B) را در دستور کار خود قرار داد و آن ربودن “اورلخ لوسبرگ” از شهر طرابلس به همراه 4 لبنانی دیگر؛ از جمله “جمیله معتوق” نامزد لبنانی لوسبرگ بود و عملا این نقشه در تاریخ 10 ژوئیه سال 1973 اجرا شد و افراد مذکور از قهوه خانه “التوپ” در خیابان عزمی واقع در وسط شهر طرابلس گروگان گرفته شدند. پس از آن یک سازمان فرضی با نام “سازمان مونیخ 72” با صدور حکمی خواستار پرداخت غرامت 5 میلیون دلاری شد و هدف از این طرح متهم کردن سعید سبع به ربایش لوسبرگ در طرابلس بود، اما نیروهای امنیتی لبنان طی کمتر از 24 ساعت معمای این ماجرا را حل کردند و لوسبرگ در دادگاه اعتراف کرد که از نظامیان ارتش صهیونیستی است و نام واقعی وی “حاییم روفیل” است.

سبع پسر در گفتگو با “ساسه پوست” خاطر نشان کرد که سازمان موساد به منظور سرپوش گذاشتن بر روی این شکست اطلاعاتی خود، 10 روز بعد و دقیقا در تاریخ 21 ژوئیه سال 1973 اقدام به ترور یک خدمتکار مراکشی به نام “احمد پوشیکی” در شهر لیلهامر نروژ کرد و سپس رژیم صهیونیستی مدعی شد که “علی حسن سلامه” مسئول “نیروی 17” را به خاطر نقشی که در عملیات مونیخ داشته، ترور کرده است. اما مدتی بعد اذعان کرد که به اشتباه “احمد بوشیکی” را به خاطر شباهت به “ابو حسن سلامه” به قتل رسانده است و این در حالی است که عملا هیچ شباهتی میان این دو نفر وجود نداشت. تحلیلگران تاکید کردند که هدف از این عملیات سرپوش گذاشتن بر روی شکست اطلاعاتی موساد در عملیات طرابلس و عملیات فردان بوده است.

4-  عملیات ترور نافرجام خالد مشعل لرزه بر اندام سازمان های اطلاعاتی انداخت

بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی و سازمان امنیتی این رژیم که زیر نظر وی فعالیت می کرد، 10 نفر از عناصر سازمان موساد را در تاریخ 25 سپتامبر 1997 روانه اردن کردند تا عملیات ترور خالد مشعل از رهبران جنبش مقاومت اسلامی “حماس” در آن زمان را ترور کنند.

این نقشه توسط عناصر مذکور که با استفاده از گذرنامه های جعلی کانادایی وارد اردن شده بودند، اجرا شد. آنها مشعل را زیر نظر گرفته بودند و در جریان تردد وی در خیابان “وصفی التل” در شهر امان ـ پایتخت اردن ـ از فرصت استفاده کرده و با نزدیک شدن به وی، سم را از طریق گوشش وارد بدن او کردند. این سم پس از گذشت 48 ساعت باعث فلج شدن کامل و مرگ فرد می شود، اما محافظان مشعل از این مساله مطلع شدند و نیروهای اردنی هم دو نفر از عناصر موساد را که در این عملیات نقش داشتند، دستگیر کردند.

“آورایم هالیوی” رئیس سابق موساد در کتاب خود با عنوان “از سایه: در بحبوحه بحران در خاورمیانه، کسی که موساد را رهبری می کرد، کیست» آورده است که در پی این حادثه، روابط با امان تیره و تار شد؛ تا جایی که ملک حسین با جدیت به فکر حمله به سفارت رژیم صهیونیستی در امان و دستگیری مزدوران “موساد” بود، اما هالیوی ـ به گفته خودش ـ پیشنهاد آزادی شیخ احمد یاسین از زندان های صهیونیستی و انتقال وی به اردن را داد و ملک حسین هم خواستار بازگردانده شدن وی به نوار غزه شد، اما موساد و سازمان اطلاعات و ارتش صهیونیستی به شدت با این مساله مخالفت کرد، اما این اتفاق در نهایت افتاد و در کنار آن، موساد آمپول حاوی پادزهر ماده سمی تزریق شده به بدن مشعل را تحویل طرف اردنی داد.

کارشناسان مسائل نظامی در اردن همچنان به این مساله اعتراف می کنند که عملیات ترور مشعل بزرگترین شکست سازمان موساد بود و بررسی زنجیره حوادث در جریان عملیات مذکور نشان می دهد که چرا این عملیات از همان آغاز طراحی نقشه شکست خورده بود. “آلون بن دیوید” کارشناس مسائل نظامی شبکه 10 تلویزیون رژیم صهیونیستی می گوید:«آنچه در جریان عملیات ترور نافرجام مشعل اتفاق افتاد، عبارت از مجموعه اشتباهات و ایرادات بود که از ساز و کار تصمیم گیری آغاز شد و به تحمیل مسئولیت ها و اعمال فشار روانی بر روی سرکرده این باند ترور رسید. این اشتباهات در نهایت منجر به شکست عملیات مذکور و برکناری ژنرال “دانی یاتوم” رئیس وقت موساد شد.»

اما “یوآف لیمور” کارشنا مسائل نظامی در روزنامه صهیونیستی “اسرائیل الیوم” اعلام کرد که «مشعل به سه دلیل توانست از این عملیات ترور نجات پیدا کند: نخست شانس، دوم: حرفه ای نبودن عناصر موساد و سوم: اقدامات نامناسب مجریان عملیات که البته باید برخی عوامل نامشخص مربوط به رهبران سیاسی را که تحت فشار ناشی از عملیات های فلسطینیان که منجر به کشته و زخمی شدن تعدادی از صهیونیست ها در قدس شده بود، با این عملیات موافقت کرده بودند، به این عوامل اضافه کرد.» لیمور همچنین خاطر نشان کرد که تحقیقات بعدی نشان داد که وزیر جنگ و روسای وقت ستاد مشترک ارتش صهیونیستی و سازمان اطلاعات عمومی “شاباک” تنها پس از شکست این عملیات در جریان جزئیات آن قرار گرفته اند و این شکست منجر به تبادل اتهامات متعدد در داخل این سازمان میان مسئولان و افسران و حتی برکناری تعداد زیادی از آنها طی چند ماه بعد از اجرای عملیات شد.

5- عملیات شکست خورده خان یونس؛ مقاومت را دست کم نگیر!

نام شهر خان یونس واقع در جنوب باریکه غزه بیشترین کلمه ای است که در رایزنی ها و گفتگوهای “آویو کوچاوی” رئیس ستاد مشترک ارتش صهیونیستی با فرماندهان ارتش و سازمان های اطلاعاتی استفاده شده است؛ چرا که این کلمه نماد شکست و ناکامی وی است. این چیزی است که “امیر اورن” کارشناس مسائل نظامی رژیم صهیونیستی درباره تاثیر شکست عملیات خان یونس بر روی کوچاوی گفته است. این عملیات در ماه نوامبر سال 2018 توسط دایره اطلاعات نظامی ارتش صهیونیستی “امان” اجرا شد.

آرون همچنین در این باره می گوید:«هیچ منطقه ای در باریکه غزه یا لبنان نبوده است که بیش از خان یونس نامش در جریان گفتگوها و رایزنی ها در سطوح عالی ارتش صهیونیستی مطرح شده باشد ؛ چرا که شکست ارتش و سازمان اطلاعات نظامی “امان” و نیز سازمان اطلاعاتی “شاباک” در جریان عملیات مذکور می توانست زمینه ساز آغاز جنگ گسترده ای شود که حداقل می توان گفت کوچاوی در حال حاضر علاقه ای به آن ندارد.

این مسائل تنها بخش ناچیزی از سایه های سنگین این عملیات نظامی شکست خورده بود که منجر به شناسایی تیم عملیاتی رژیم صهیونیستی توسط جنبش حماس و کشته شدن فرمانده یگان عملیاتی صهیونیستی و فرار بقیه افراد این تیم شد.

تحلیلگران نظامی رژیم صهیونیستی پیش بینی کرده اند که قدرت لرزه وارد شده بر دایره اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی در پی شکست این عملیات منجر به تغییرات اساسی و ملموس در نحوه فعالیت این دایره نظامی و یگان های آن در آینده و حتی بروز مجموعه ای از تحولات در مناصب عالیه یگان عملیات های ویژه در حال حاضر خاهد شد. استعفای یک افسر برجسته دایره عملیات های ویژه ارتش صهیونیستی که نقش اصلی در مدیریت اطلاعاتی این شعبه ایفا می کرد و به صورت مستقیم بر عملیات خان یونس نظارت داشت، از جمله این تغییر و تحولات بود. قبل از آن هم فرمانده “گروهان ستاد مشترک ارتش صهیونیستی” به شکل غیرمنتظره ای کنار گذاشته شد و این در حالی است که نهادهای زیر مجموعه ارتش این رژیم پس از اعطای اولین منصب در این رتبه نظامی، به هیچ وجه با درخواست های خروج نیروها موافقت نمی کنند، اما ارتش صهیونیستی ادعا کرده است که افسر مذکور ترجیح داده است آرمان ها و اهداف خود را در عرصه مدنی دنبال کند.

علاوه بر این، سرنوشت “تامیر هایمان” رئیس دایره اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی “امان” نیز متزلزل شده است؛ چرا که به گفته “الون بن دیوید” خبرنگار نظامی روزنامه معاریو، این فرد که 8 ماه قبل از آغاز عملیات مذکور عهده دار منصب جدید شده بود، اعلام کرده است که «برخی اعضای تیم عملیاتی دچار ترس شده بودند و بسیاری از آنها بر خلاف میل باطنی شان در این عملیات شرکت کرده بودند و حتی زمانی که متوجه برخی اشتباهات شده بودند، هیچ کدام از آنها جرأت نکرده بودند که عملیات را متوقف کرده و به خانه بازگردند.»

در همین راستا، “یوآف لیمور” کارشناس مسائل نظامی رژیم صهیونیستی می گوید:« راه دیگری برای بهبود وجهه تخریب شده یگان عملیات های ویژه و عناصر آن وجود ندارد؛ مگر اینکه اسرائیلی ها بررسی کنند که چه اتفاقی در این عملیات افتاد و مشکل کجا بود. آنها باید تمامی ایرادات  اشکالات کار تیم ویژه عملیاتی را بررسی کنند؛ چرا که ما با یک عملیات پیچیده مواجه هستیم که سازمان اطلاعات نظامی در قلب آن قرار دارد. افسران برجسته برکنار شده اند، اما پس لرزه ها در داخل مجموعه همچنان ادامه دارد.»

لیمور که از افراد نزدیک به ژنرال های ارتش صهیونیستی است، در مقاله ای در روزنامه صهیونیستی “اسرائیل الیوم” خاطر نشان کرده است که باید برخی مسئولان و مقامات دستگاه امنیتی برکنار شوند و این کاری ضرروی است تا بقیه متوجه شوند که حسابرسی ها به چه صورتی انجام می گیرد. هر کسی که در این عملیات دست داشت و می داند که مسئولیتش چه بود و چه ضرری به رژیم صهیونیستی زده است، باید بازخواست و محاکمه شود و عملا هم این طور شد.

لینک کوتاه:

کپی شد